مدرسه نه زندان است نه اردوگاه!
شکفتن شکوفههای خرد و دانش در مدرسه، با معماری
مدرسه نه زندان است نه اردوگاه!
مترجم:
گلرخ اسکویی
معماری مدرسه، موضوع مورد بحث و مجادله در بسیاری از کشورهاست. بحق همه به این امر باور پیدا کردهاند که معماری مدرسه نقش مؤثری در آموزش فرزندان کشور دارد. در این باور همگان شریکند. آنچه که مورد مناقشه است این است که از معماری مدرسه چه میخواهیم. آیا این معماری باید در امتداد برنامه «اطاعتپذیری» و «تقدیس سنتها» باشد یا در جهت شکوفا کردن استعداد فردی بچهها و دادن جسارت به آنها در شکستن سنتها و کشف قلمروهای جدید.
تجربههای نوین معماری در کشورهای مختلف جهان، عموماً بر آزادسازی استعداد نهفته دانشآموزان تکیه میکنند و با خلق فضای فیزیکی مناسب در مدرسهها در پی آنند که «مدرسه زندان نباشد» که زیباترین لحظهاش خوردن زنگ آخر باشد و فرار بچهها به بیرون ازمدرسه و رهایی!
تجربههایی از باغ مدرسههای انگلستان و مدرسههای نوین آلمان (آثار «آلدینگر+آلدینگر») را قبلاً خواندهایم و حالا نگاهی دیگر به معماری مدرسه از دید «سویگال و همکاران» در آمریکا. این نوشته در اواخر پاییز در نشریه «معماری مدرسه و مدیریت» آمریکا چاپ شده و اخیرا در نشریه اینترنتی «آرک نیوز ناو» تجدید شدهاست.
***
امروزه، درگيركردن دانش آموزان با محيط آموزشيشان، چالش عمده مديران مدارس است. پژوهشهاي اخير نشان ميدهد كه بين فضاي فيزيكي اطراف دانشآموز و سطح يادگيري و آموزش او رابطهاي مستقيم وجود دارد. محيط آموزشيای که طراحی خلاقانه داشتهباشد، به محصلين كمك ميكند در دورههاي پيش از كالج و آمادگي براي تحصيلات عاليه خوب رشد كنند و قدرت خلاقيتشان را رشد دهند.
هنر به معماري جان ميبخشد
ما دريافتهايم كه اثر هنري وسيلهاي كامل براي توسعه قلمرو فرصتهاي آموزشي است و به آن كمك ميكند كه الهامبخش باشد و درگيركننده و راحت. آميختن تنديس و هنرهاي فيگوراتيو با معماري در فرهنگ بومی طراحي قرن بيستويكم ميتواند صدايي شاعرانه به ماموريت مدارس يا پيش دانشگاهي ببخشد و مستندي براي برخورد انسانياي بدهد كه متأسفانه در معماري امروز بزرگترين غايب بهشمار ميرود. رابطه بين معماري و هنر بعدي به دست ميدهد كه با درگير كردن دانشآموزان با معماري در سطحي خودمانيتر و تجربيتر، پاسخ به نيازهاي فردي و اجتماعي را تكميل ميكند.
در «نيو هاون»، «كانكتيكات»، مقامات شهري مشاركتدادن هنر در بازسازي يا نوسازي مدارس ابتدايي را تشويق مينمايد. آنها دريافتهاند كه اين بعد بخشي اساسي در محيط آموزشي كودك است و ميتواند به طرزي شگفتآور روند آموزشي او را حيات بخشد. با استناد به اين برخورد، دو باب از ۸ باب مدرسه جدید اين شهر، «بيچر اسكول» و «كلمبوس فميلي آكادمي» با بنمايههاي هنر فيگوراتيو تأسيس شدهاند تا روح دروني مدرسه را تعالي بخشند. در هر دو مورد، معمار- «سويگال وهمکاران»- از همان ابتدا موضوع هنر را در طراحي خود وارد نموده و بههمين خاطر آميختگي هنر و معماري در كل روند و حاصل طراحي كاملاً جاري شد.
بازي با نور و خيال
مدرسه ۸۵۰۰ مترمربعي بيچر اسكول، كه در ژوئن ۲۰۰۷ تكميل شد، دو اثر مهم فيگوراتيو را عرضه ميكند. ديوار نقشی به عرض ۷۵ سانتيمتر، که نمايشي است از بيش از ۳۰۰ فيگور رقص. نمايشی از دانشآموزان و خود مدرسه، كه كل پيشاني ۱۶۵ متري مدرسه را پوشش ميدهد. رويه دستساز آن به صورتي است كه نور خورشيد را در ساعات مختلف روز بصورتهايي متنوع باز ميتاباند، ضمن اينكه انعكاس برجستهكاريهاي قرمز رنگ پارك روبرويي نیز در آن تنوع ديگري از نور بدست ميدهد، تنوعي كه احساسي از حركت در ميان رقصندهها برمیانگیزد. اين بازي سيال نور كه موجب نشاط و سرزندگي دانشآموزان است براي تمام رهگذران خيابان مقابل هم لذتبخش است.
قطعه دوم حجم فیگوراتیو فولادي كولاژ مانندي است كه حدود شش متر ارتفاع دارد و سایهبان ورودي شاخص مدرسه را نگه ميدارد. اين تنديس آميزهای انتزاعي از دو فيگور استعاري است: «گيدئون» كه بچهها را به مدرسه فرا ميخواند و «پيدپايپر» كه بچهها را به خروج از مدرسه تشویق میکند اگر مدرسه تعهدش را در تشكيل كلاس عمل نكند! اين تصوير دوگانه نشانگر فرصتي است براي آموزش، بچه ضمن اينكه تأكيدي است بر تعهد زعماي مدرسه بر تشكيل كلاسها. اين طراحي كلاژ، ضمناً، براي دانشآموزان پنجرهاي ميگشايد كه ببينند اين فيگور چگونه ساخته شدهاست. تبديل ستون به يك فيگور و القاي اين احساس كه بچهها نيز ميتوانند چنين كنند.
در بيچر اسكول، علاوه بر اين دو اثر تجسمي، نردههاي دستساز هنرمندانهاي نيز استفاده شدهاند. ضمن اينكه سقف-آویز عظيم و متحركي نيز از هنرمند معروف انگليسي، «تيم پرنتايس» در آنجا نصب است. اين اثر كه از سقف آتريومو از ارتفاع ۱۵ متري آويزان است، با صدها جام رفلکسی و متحرک تشكيلشده كه با ابرهاي تشكيل شده با سيستمهاي تهويه به حركت در ميآيد و كف و ديوارهاي آتريوم را با نور رقصان ميپوشاند.
جشن اختراع و تنوع
در «كلمبوس فميلي آكادمي»، كه قراراست در تابستان ۲۰۰۸ تحويل داده شود، تيم طراحي روي موضوع اختراع و اكتشاف متمركز شده و از فضاهاي داخلي و بيروني استفاده كرده تا به دانشآموزان كمك كند رابطهاي بين محيط آموزشي خود و جهان اطراف برقرار نمايند.
تنديس ۵۵ مترمربعي به شكل يازده قطعه ۱۸۰ در ۳۹۰ سانتيمتري برجستهنگاري فايبرگلاس روي نماي مدرسه، به مثابه نمادهاي استعاری سفر كريستوف كلمب به دنياي جديد عمل ميكند. نمايش سه كشتي او و بادهايي كه در سفر تاريخي و حماسي او بر اينها ميوزيد، بهصورت پرده دیواری با پانلهاي آجري رنگارنگ نشان داده شدهاست. اين پانلها از كف تا كف و كلاس تا کلاس، به مثابه سنگنشانههایی برای هر یک از بناهای پشت نما عمل میکنند تا منظر جمعی و پیوستهای از تنوع زبانها و موقعیتها، و همینطور تنوعی از دانشآموزان را از نظر نژاد، جنس، سن و مذهب به نمایش بگذارد. این نقش برجستهها به معلمین هم کمک میکند تا به بچه ها یاد دهند که چگونه میتوان تاریخ و جهان طبیعی را بهصورت مفهومی احساس نمود.
مرکز ثقل موضوع اکتشافی مدرسه، مجسمهای است از «رودریگو تریانا» که به دست مجسمهساز توانای پورتوریکویی ساختهشده و از بالای ستونی در ورودی مدرسه به تمام اهالی مدرسه و ساکنین محیط اطراف برای ورود به این مجموعه ۹۰۰۰ مترمربعی خوش آمد میگوید.
گفتگو از طریق زمان
نمونه بارز دیگر تلفیق هنر با آموزش در «کامیونیتی کالج» نورواک ایالت کانکتیکات، بهویژه در مرکز دو طبقهای «فناوری اطلاعات» آن دیده میشود که در سپتامبر ۲۰۰۳ تکمیل و به بهرهبرداری رسید. در جداره داخلی آتریوم ۵۸۰۰ مترمربعی آن ۵۵ قطعه ۶۰ در ۶۰ سانتیمتری از نقس-تندیسهای تکچهرهها نصبشده که در زمینه پشت سرشان نیز نوشتههایی درباره هریک حک شدهاست. در این اثر پیوسته که «۵۰۰۰ سال فناوری اطلاعات» نام دارد، ده چهره برتر تاریخ ارتباطات، به صورت متناوب و در مقاطع زمانی مختلف به صورتی نمادین و استعاری با متفکرین، رویاپردازان و دستاندرکارانی که به نوعی در تکامل ارتباطات نقش ایفا کردهاند، گفتگو میکنند و تاریخ ۵ هزارساله را باز میگویند. پانلها در طول جداره آتریوم تکرار میشوند و با چهرههای مختلف سخن میگویند و ارتباط برقرار میکنند. هدف این اثر آشنا کردن دانشآموزان با سیر تطور تاریخی تبادل اطلاعات در هزاران سال گذشته و یگانهکردن این دادهها با معماری است.
آتریوم به یک اثر دیگر هم شاخص است: خرپای سازهای که فضاها را به هم وصل میکند. این خرپا با عناصر تزیینی هنرمندانهای شکل گرفته است که در عین سازه بودنش اثری است هنری. این نقشها جوهر و پایههای کلاسیک دارند ولی مدرن اجرا شدهاند. بدین ترتیب این مرکز ریشههای سنتی و دیرینه خود را تأکید میکند ضمن اینکه به جهان واقعی امروز پیوند میخورد.
عامل متمایز کننده
با اعتقاد براین اصل که زیبایی و عملکرد از همدیگر جداییناپذیرند، هنر فیگوراتیو عنصری طبیعی در معماری تمام این سه مجموعه آموزشی بشمار میرود که هدفش پرورش و شکوفا کردن دانشآموز به روشی است که تمام جنبههای استعدادی او را نیز بارور نماید. هم در بازسازی و هم در احداث مدرسهها، حاصل و نتیجه همنوایی اندامواره هنر و معماری میتواند مدرسهای باشد که در تمام سطوح آموزشی هم قلب و روح بچه را میسازد و رشد میدهد و هم توان علمی و رشد مغزی او را.
منابع:
روزنامه اعتماد ملی: شماره ۶۰۹، دوشنبه ۲۷ اسفندماه ۱۳۸۶، ص معماری، ص ۸
کلید واژه:
معماری، مدرسه، بازی، آموزش، خلاقیت، هنر