قلب تاریخی سمنان – شماره ۲۲
شماره ۲۲، چهارشنبه، ۴ بهمن ۱۳۹۱ خورشیدی، رایگان
شرکتِ مهندسیِ اردیبهشت مهرازان، دفتر معماری سمنان
کودکان میدانند که زندگی چقدر زیباست!
سلام،
یکی از بچههای بافت، یک نقاشی برایمان آورد. درستتر اگر بگوییم، نقاشی او را در دفترِ مشقش دیدیم. خودش نمیدانست در نقاشیاش چه رویا و دنیایی است. کودک با ذهنِ شفاف و عالی، بدون تزویر و ریا، در کمال صداقت و زیبایی، جهانِ مطلوبِ خود را میکشد. ما این نقاشی را برای شما تعریف میکنیم تا وقتی تصویرِ آن را در بخشِ کودکانِ بافت دیدید، لذت بیشتری ببرید.
این عزیز خانهای کشیدهاست؛ با بالکن و پلکانی به آن. خانه را برای خاله خرسه ساخته. قهرمان داستانهای کودکان. خانه مورد علاقه او بر بالای درختی است تنومند و پربرگ. بالکن خانه از لابلای شاخ و برگها بیرون زدهاست. پلکان را هم زیر همان بالکن کشیدهاست. به عکس دقت کنیم نکاتِ نغزِ آن را درمییابیم:
خانه مورد نظر کودک در لابلای شاخ و برگهای یک درخت است نه بر روی زمینی سفت و سخت و آسفالت. تنهِ درخت این عظمتِ سبز را نگه میدارد. تنه تنومندی است. آرامش و اطمینان میآورد. کودک، این خانه را بر روی دستان و بازوهای این تنه نیرومند ساخته. پلکان این خانه به تنه درخت نمیچسبد جداست و رها. این پلکان به بالکن میرسد و از بالکن به خانه وارد میشویم.
این کودک، فارغ از بگومگوهای معمارانه و عالمانه، خوب میفهمد نباید از کوچه مستقیم وارد خانه شد. بین خانه که فضای خصوصی است و بیرون که فضای عمومی است باید فضای رابطی باشد که «نیمه عمومی» است. این کودکِ خوب بافت به درستی حس میکند و میداند زیبایی و آرامش زندگی در خانهها با همین تمهیدات بهظاهر ساده تامین میشود.
شاید لازم باشد بدانیم یکی از اصلیترین عوامل پرخاشگریها و بزهها رعایت نکردن همین سلسلهمراتب ساده در خانهها است. ما، بیمقدمه و بلاواسطه از کوچه و خیابان وارد منزل مسکونی میشویم. آرامش داخل خانه را با ازدحام و شلوغی بیرون بههم میزنیم. در خانههای قدیمِ ما این مسائل رعایت میشد.
شما از بیرون وارد «هشتی» میشوید. هشتی فضایی کاملا متفاوت با بیرون دارد. کمی بهخود میآیید و وارد دالانی میشوید که نه در روبروی در، بلکه در سمت راست یا چپِ آن قرار دارد، از دالان رد میشوید و وارد اندرونی میشوید. همین گذر از هشتی و دالان و رسیدن به اندرونی، این فرصت را به شما میدهد تنشهای کوچه و بازار را بتکانید و با آرامش و چهره باز وارد خانه شوید. اهلِ خانه منتظر شما هستند. شما در خانه هستید نه در کوچه و بازار. زندگی زیباست!
کاروانسرای سنگی آهوان
از زیباییهای محور سمنان به دامغان، گردنه آهوان و کاروانسرای سنگی آن است. سابق بر این، گردنه آهوان نقطه خطرآفرین جاده خراسان بود. بر پیشانی این گردنه تصادفها و تلفات زیادی نوشتهشده. اما امروز زیباییهای بکر طبیعی و تاریخی آن است که در خاطرهها میماند. دو کاروانسرای تاریخی در این نقطه، نشاندهنده اهمیت و موقعیت ویژه آن است.
البته برای هر زائر و مسافری بلا استفاده ماندن این دو اثر بزرگ،آن هم در کنار محور پر تردد و مهم، جای سئوال دارد. اگر این دو بنای بزرگ مورد استفاده قرار بگیرند، عمرشان هم زیاد تر می شود. کاروانسرای سنگی آهوان در منطقه سردسیر آهوان در ۴۲ کیلومتری خاور شهر سمنان قرار گرفته است. ساختمان این کاروانسرا از سنگ و ملات ساروج است. این کاروانسرا در قرن پنجم هجری ساخته شده است. در نزدیکی این بنا، کاروانسرای شاهعباسی آهوان نیز قرار دارد که در زمان صفویه در کنار کاروانسرای قدیمی ساخته شد.
گمان میرود این کاروانسرا از ساختمانهای دارای اهمیت بوده و گونه ساختمان و آثار موجود، دیرینگی آن را تأیید میکند. اکنون از ساختمان این کاروانسرا فقط دیوارهای اطراف و قسمتی از دالان ورودی بزرگ جلو آن بجا مانده و بقیه به صورت تلی از سنگهای کوچک و بزرگ درآمدهاست. حیاط مرکزی کاروانسرا مستطیل شکل است و ۲۶ اتاق دارد.
نویسنده مطلع الشمس درباره این کاروانسرا چنین میگوید:
رباط انوشیروانی که بسیار قدیم (است) و به قدمت آن رباطی در ذهاب و ایاب سفر خراسان دیده نشده و بر نهج غریبی آن را ساختهاند؛ تمام این بنا از سنگ و گچ و آجر است. چهار ایوان بلند در چهار سمت دارد…
زندگیِ بدون زباله
«بیتردید، جامعه شهری امروزی، جامعهای است به شدت مصرفگرا؛ و بدینترتیب زنان، که در حقیقت مدیران واقعی حفظ محیط طبیعی به شمار میآیند و به تعبیری ارتباط نزدیکتری با محیط خود دارند، میتوانند با انتخابِ الگوی مناسب مصرف خانواده، نقشی مهم در حفظ محیط زیستِ شهر بر عهده داشته باشند. الگوی مصرفِ خانواده در جامعه براساسِ سرانه زباله، شیوه خرید، مصرف مواد اولیه و . . بررسی میشود.
آمارهای موجود در زمینه تولید زباله در سطح کشور نشان میدهد که تنها در نقاط شهری روزانه ۳۱ هزارتن زباله تولید میشود که حدود ۷۰ درصد آن را پسماندهای غذایی (مواد آلی) تشکیل میدهد. از این مقدار زباله، روزانه حدود ۱۰ هزار تن در تهران تولید میشود. این آمارها نشاندهنده میزان بالای تولید زباله و در نتیجه بروز مشکلات فراوان برای دفن بهداشتی زباله است که در محیط زیست اثر تخریبی دارد و باعث آلودگی خاک، هوا، آبهای سطحی و زیرزمینی میشود.
با توجه به اینکه حجم عظیمی از زبالههای شهری از مواد بازیافت نظیر کاغذ، شیشه، پلاستیک و . . . تشکیل میشود، در صورتی که بخشی از آن را از ابتدا شهروندان و بهخصوص زنان جامعه شهری بازیابی و مورد استفاده مجدد قراردهند و بقیه نیز برای بازیافت به مسئولان تحویل دادهشود،
علاوه بر کاهش حجم زباله به مقدار زیاد (کاهش زباله در مبدا)، در هزینههای دفن زباله صرفهجویی میشود و در نهایت با کاهش استفاده از منابع اولیه بهمیزان زیادی از تخریب محیطزیست شهری و آلودگی زیستمحیطی جلوگیری بهعمل میآید». آینده جهان، در گرو حفاظت از محیط زیست و محیط طبیعی است. هشیار باشیم.
«به نقل از مقاله «مشارکت زیستمحیطی زنان برای توسعه پایدار شهری»، بتول مجیدی خامنه، فصلنامه صفه، شماره ۴۶»
بارسلون، تاریخ، المپیک، زندگی
بارسلون، شهر افسانهای ساحل مدیترانه، شهری است که برای همه سلیقهها و گرایشها جذاب است. این شهر که حدود ۲۰۰۰ سال پیش بنیان گذاشتهشد، قبلا «بارچینو» نام داشت و بخشی از دولت «کاتالون» به شمار میآمد. پس از سدهها و دههها تاریخِ مملو از شورش، جنگ و قیام و سرکوب، شاید مهمترین اتفاقات معاصر این شهر را پیوستن اسپانیا به اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۶ و برگزاری بازیهای المپیک در بارسلون در سال ۱۹۹۲ نامید.
در سایه تاریخ روشن و زیباسازی شهر به خاطر برگزاری بازیهای المپیک، جذبههای زیادی دارد، هم برای کسی که دوست دارد به عمق تاریخ و اجتماع بارسلون نظر داشتهباشد، هم برای کسی که فقط میخواهد گشتی بزند و حال و هوایی عوض کند!
بخش تاریخی، که بخش مهمی از شهر است، هنوز هم آثار و شالوده شهر قدیم رومی را دارد. این محلههای قدیمی، امروز، شادابترین قسمت شهر هستند و بیشترین کافهها، مغازهها و گالریها را دارند. رستورانهای این بخش از شهر مدعی بهترین پیتزا های اروپا هستند.
جالب است که بخش قدیم بارسلونا مرکز مد شهر هم هست. خیابان پیادهمحورِ «رامبلا» در این بخش قرار دارد. وقتی در این خیابان پر از گل و گلدوان و سبزی، و رنگ و نور و چراغ، قدم میزنید، احساس می کنید شهر هرگز نمیخوابد. میگویند کسی که در این خیابان پیادهمحور قدم نزده، مثل آن است که اصلا بارسلون را ندیدهاست. در دو جداره این خیابان، انواع دیدنیها، خوردنیها و خریدنیها را میتوان یافت.
محله معروفِ «راوال» در همسایگی رامبلا واقع است. این بخش که از شلوغترین بخشهای تاریخی شهر است، در سالهای اخیر ساماندهی شده و به یکی از نقاط دیدنی شهر تبدیل شدهاست. پیش از ساماندهی، این محله از محلات نهچندان خوشایند شهر بود. در طولِ سالهای هشتاد قرن بیستم، سی سال پیش، به همت شورای شهر و شهرداری، بر اساسِ طرحی جامع و کامل، تمام محله احیا و ساماندهی شد. فضاهای مکث و تردد طراحی شد و ایمنیاش بالاتر رفت. قیمت خانه و زمین، پس از ساماندهی محله، بیش از پنج برابر رشد نمود. بدین ترتیب، این محله به جریان رشد موزون و درونزا در مجموعه شهر پیوست و الان یکی از بهترین مناطق شهر است. با تاریخی غنی و فضایی راحت و زیبا.
احترام همدیگر را حفظ کنیم!
شهر مال همه است. کودک و پیر و جوان نمیشناسد، رنگ و نژاد هم در شهر معنی ندارد. زن، مرد، کودک، پیر و جوان، همه و همه باید در شهر زندگی کنند و از مواهب عمومی آن بهرهمند شوند. شهر قابلِتقسیم نیست! اما در میان اقشارِ مختلفی که در شهر هستند، برخیها باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند. معلولان و کمتوانان از این «برخیها» هستند.
یکی از اصولیترین مقولهها در برنامهریزی و طراحی شهری، توجه به کمتوانان و معلولان است. این دسته از مردم ممکن است در اثر حادثه و اتفاقی غیر اردای به این وضعیت دچار شدهباشند، مثل جنگ و شورش؛ ممکن است معلولیت مادرزادی داشتهباشند. برای معمار و شهرساز، علتِ کمتوانی و معلولیت مهم نیست، مهم ایجاد فضا و امکانات برای آسایش و آرامش این عزیزان است.
امروز در بسیاری از کشورهای جهان هر طرح معماری و شهرسازی که موضوع معلولان را مورد توجه قرار ندادهباشد، از طرف مراجع مسئول و مدیریت شهری اجازه اجرا و تحقق پیدا نمیکند. سادهترین و نخستین وظیفه شهرساز و معمار، دادن امکان تحرک به معلولان در سطح شهر است. معلول باید، مثل دیگران، بتواند در شهر حرکت کند و مشکلی بر سر تردد او وجود نداشته باشد.
در مواردی، حتی باید مسیرهای ویژه برای حرکت ویلچر معلولان پیشبینی شود. معلول باید، مثل هر شهروند دیگر، وارد ادارات و مغازهها بشود و هیچ پله و دستاندازی مانع این خواست نشود. معلول، مثل هر شهروند دیگر، حق دارد از پارکها و فضاهای تفریحی و فرهنگی شهر لذت ببرد. در سینماها، تالارها، پارکها و دیگر فضاهای عمومی شهر، باید، وسایل آسایش معلولین فراهم باشد. آنان، مثل بقیه شهروندان، پاره تن شهر هستند.
فرزندانِ بافت؛ گفتگو
زینب از بچههای خوب بافت است. نقاشی او را، با گفتههای خودش، باهم مرور میکنیم:
– چرا خانه را بالای درخت کشیدی؟
– دوست دارم خانه بالاتر از زمین باشد، با پله برویم بالا، یا حتی نردبان! دوست دارم از آن بالا بیرون را ببینم! خانه ای که بالای درخت است، تکراری نیست!
– دوست داری خانهای که میسازی چند طبقه باشد؟
– یک طبقه! ولی زیرش خالی باشد. ستون داشتهباشد. خانه هم بالا باشد.
– چرا زیرش خالی باشد؟
– خوبه! آنجا میشود بازی کرد، میشود مشق نوشت، میشود با بچههای همسایه مهمانبازی کرد. حتی ممکن است مامان یا بابا آن جا را انباری کنند! خوبه!
– مامان و بابا را دوست داری؟
– خیلی! بابام تو اداره کار میکند. ما را خیلی دوست دارد. بابام همیشه از کارش تعریف میکند. کارش فنی است. من خیلی دوست دارم وقتی بابام تعریف میکند وسیلهای تعمیر یا درست کرده. خیلی خوشم میاید. بابام خیلی خوبه!
– وقتی رفتی آن بالا، دوست داری از آنجا چه چیزی ببینی؟
– دریا!
– سمنان که دریا ندارد!
– خوب، پس بهتره باغچه باشد، گل و گلدان و کمی هم آب. و من از آن بالا اینها را ببینم!
– خانهات، چه چیزهای دیگر باید داشتهباشد! باید خیلی تمیز باشد! حیاط خانه هم باید همیشه تمیز باشد. سرویس بهداشتی خوب و تمیز داشتهباشد. پنجرههای چوبی و زیبا هم داشتهباشد. خانه باید خیلی راحت باشد. همهچیز باید خوب باشد!
– مدرسهات کجا باشد؟
– همین کنار! دو قدم بیشتر راه نباشد! نزدیک. دوطبقه باشد بهتر است!
به استقبال پاکیزگی و شادابی!
یک هفته دیگر، زمستان به نیمه میرسد. کمکم باید حاضر شویم و به استقبال عید و بهار برویم. دلهایمان را صاف کنیم و خانه و کوچهمان را از غبار زمانه و رخوتِ روزگار پاک کنیم. همین روزها باید به فکر گل و گلدان برای لب پنجرهها باشیم. کمکم باید خاک باغچه را نرم کنیم و اجازه دهیم زمینِ خدا نفس بکشد. باغچه جان و روانمان را هم باید از قید سکون و جمود آزاد کنیم. جانمان هم باید هوایی تازه بخورد.
بهار میرسد. بهار با خود زیبایی و شادابی میآورد. همه ما، از دارا و ندار، از پیر و جوان،بهار و نوروز را بهانه میکنیم تا تکانی به خود و خانهمان بدهیم. بهانه است، ولی بهانه خوبی است. خدا را شکر میکنیم که برای لذت بردن از مواهب خدادای به هر بهانهای چنگ میزنیم.
یادمان باشد!
سری که میان نظر مردان است پوشیده ز چشم نامردان است
مجموعه اسرار خدا انسان است هرکس که به سر آن رسد، انسِ آن است / شیخ علاءالدوله سمنانی