سیرافنامه -شماره ۱۵
بهروز مرباغی
سلام،
* مدارس شروع به كار كردند و شور و شوق روزهاي اول مدرسه، يواش يواش جاي خود را به تأمل و تفكر ميدهد. تأمل در اينكه مدرسههاي ما تا چه حد با ايدهآلها و خواستههاي والاي ما سازگارند. بچههاي ما آيا در مدارس درس زندگي ميآموزند يا فقط وقتشان صرف ميشود كه حفظياتي در مغزشان تلنبار شود. سؤالاتي اين چنين در خصوص درس و مدرسه و نظام آموزشي فراوان است. نه فقط در سيراف بلكه در تمام ايران و حتي در بسياري از ممالك جهان. در آمريكا و فرانسه و ژاپن هم چنين است و در بسياري جاهاي ديگر.
*رأس سوم اين توازن آموزشي مربيها و معلمها هستند. آرزوي تمام معلمها و مربيها اين است كه دانشآموزي پيدا نشود كه نمرهاش از عالي پايينتر باشد. و مهمتر اينكه دوست دارند بچهها را هميشه شاداب و سرزنده ببينند. مربي و معلمها از كمبود امكانات در مدرسهها گله دارند و مثلاً ناراحتند از اينكه نميتوانند بچهها را به چند اردوي علمي و آموزشي ببرند. معلمها واقفند كه بالاخره نميتوان هر نوع انتظاري را از سيستم آموزشي داشت. اين سيستم كمبودها و نقصهايي دارد كه خارج از كنترل ماهاست.
* در چنين شرايطي، اگر معلمها و پدر و مادرها باهم در ارتباط باشند و مشكلات همديگر را بدانند، به احتمال زياد مدرسههاي ما از بيگانگي با خانوادهها خارج ميشوند و خانوادهها پشتوانه مدرسهها و آموزگاران ما ميشوند. پشتوانه فقط كمك و ياري پولي و مادي نيست. قطعاً هركسي به روش خودش ميتواند مدرسه را ياري دهد. اگر مدرسههاي ما امكانات لازم براي تأمين هزينه سفر بچهها به اردو را ندارند، آيا در سيراف دانشآموزي نيست كه باباش مينيبوس يا اتوبوس داشته باشد؟ اگر شير آب مدرسه مدتهاست چكه ميكند، آيا هيچ دانشآموزي نيست كه پدرش لولهكش باشد و الي آخر.
* بياييد باهم مدرسههامان را شادابتر كنيم.
نسل اوليها
* سیراف دوستان زیادی دارد. در بوشهر، در ایران و در جهان. این دوستان، گاهی از سر لطف نامه و یادداشتی برای سیرافنامه می فرستند. دانشجویان معماری دانشگاه خلیج فارس هم از جمله این دوستان هستند. چندروز پیش نخستین فارغ التحصیل این دانشکده از پایاننامه خود دفاع کرد و نمرهای عالی گرفت. بدین ترتیب نام «پریسا چعبی» به عنوان اولین فارغ التحصیل این دانشکده، در جریده روزگار ثبت شد. یادداشتی که میخوانیم یکی از دوستان پریسا که هم دوره او و در شرف فارغالتحصیلی است، برای ما فرستاده.
* «چند ماه ديگر بيشتر باقي نمانده تا نسل اول تحصيلكردههاي معماري دانشگاه خليج فارس در همين بوشهر خودمان، فارغالتحصيل شوند ـ اولين نسل بوميهاي معمار. دانشكده معماري ما هم بيشباهت به سيراف شما نيست: همان حكايت از هيچ شروع كردن، با دست خالي كار كردن و روي پاي خود ايستادن. اما همان اميد و پشتكار امروز از آن بچهها مهندساني را ميسازد كه طعم آفتاب و خاك را چشيدهاند و براي رسيدن به خواستههايشان از سختيها نميترسند.
سيراف شما را كيست كه نشناسد؟ هر كس كه عرقي به فرهنگ و تاريخ استان و فراتر از آن سرزمينش داشته باشد، بدون شك نام سيراف را هميشه در زمره اولينها ديده است، از نخستين نشانههاي تمدن بگيريد تا اولين گامهاي اعتلاي معماري و شهرسازي ايران و البته مجموعهايست از يگانهترينها. به عنوان يكي از آن دانشجويان كه از قضا از دوستداران سيراف و پيگير اخبار و برنامههايش است، آرزويم اين است كه ما نسل اوليها بتوانيم دست به دست شما اهالي صبور اين بندر دهيم تا سيرافي بسازيم شايسته فرهنگ و مردمش. / سرور هنرور ۳۰/۷/۸۸»
كتابخانه براي سيراف
سیرافنامه: رسول بازگير از ياران سيرافنامه است. از فرزندان خوش آينده سيراف و پرتلاش است. اولين مصاحبه او با يك گردشگر فرهيخته را ميخوانيم:
* خوش آمديد، لطفاً خودتان را براي خوانندگان سيرافنامه معرفي فرماييد:
– من فرزانه اخوت، عضو شوراي كودك هستم، نويسنده و ويراستار «فرهنگنامه كودكان و نوجوانان». ضمناً، به عنوان كارشناس زبان و ادب فارسي، ادبيات كهن ايران را تدريس ميكنم، بخصوص شاهنامه و مثنوي.
* درباره سيراف؟
– در كتابها و نشريات درباره سيراف مطالب خوبي هست و من از اين طريق با اين بندر باستاني آشنا هستم. در فرهنگنامه كودك و نوجوان هم سيراف در زير سرفصل بوشهر و به عنوان يكي از شهرهاي بوشهر توصيف شده است.
* براي فرزندان سيراف چه توصيهاي داريد؟
– بچهها بايد با ادبيات و هنر اصيل ايران آشنا شوند. ميتوان در مدرسهها دانشآموزان را با قصهگويي و قصهخواني آشنا كرد و برايشان قصههاي زيباي مثنوي را تعريف نمود يا از حماسه شاهنامه برايشان قصه خواند. بچهها را بايد به كتاب خواني تشويق كرد و اوقات فراغت آنان را با مطالعه و آموزشهاي مفيد پُر كرد. بايد فكري براي ايجاد كتابخانه براي بچههاي سيراف نمود. براي نوجوانان و جوانان سيراف.
* نقش بچههاي سيراف در توسعه شهرشان چه ميتواند باشد؟- مردم سيراف و بچههاي سيراف بايد بهقدري نسبت به محيط زندگي خودشان آگاه باشند كه در سايه اين آگاهي و شناخت، مسؤلان موظف باشند از سيراف بالقوه ثروتمند، سيرافي آباد و مرفه بسازند كه مناسب كودكان و نوجوانان با استعداد سيرافي باشد.
خاطرات
* در تاريخ ۱۲/۱۰/۸۴، اين جانب علي رزمجو، فرمانده منطقه مقاومت بسيج سپاه استان بوشهر، از نمايشگاه ميراث سيراف در بندرطاهري بازديد به عمل آوردم. (وضعيت سيراف) حكايت از تلاش و جديت عزيزان و دستاندركاران ميباشد كه تداعي تاريخ پرحماسه اين سرزمين ميباشد. از تلاش و زحمات عزيزان صميمانه تقدير و تشكر مينمايم. / فرمانده منطقه مقاومت بسيج سپاه استان بوشهر، سرتيپ پاسدار علي رزمجو
* در تاريخ ۴/۱/۸۵ به ياد تبعيد چندسال پيش، تفريحي سري به اينجا آمدم. به صورت اتفاقي با يك تير دو نشان زديم. هم يادي از خاطرات كرديم و هم سري به نمايشگاه زديم. از لطف بيشائبه شما سپاسگزارم./ از بچههاي جم.
* به نام خالق زيباييها
با عرض خسته نباشيد خدمت پرسنل مؤسسه سيراف پارس، آثار باستاني اين منطقه (سيراف) بسيار ديدني و جذاب بود، بخصوص قبور سنگي و دره لير، كه براي من بسيار ديدني بود، زيرا براي اولين بار بود كه چنين آثاري در دل كوه مشاهده كردم. ولي كمبودهايي هم مشاهده گرديد:
۱- پارك ساحلي براي شب بهعلت نداشتن روشنايي مشكل بود.
۲-قبورسنگي دره لير از نظر تبليغ و شناسايي در حد قابل قبول نبود. /سهراب مرادي، از شهر برره (فسا)
ميدان امام (نقش جهان) اصفهان
دهمين اثر جهاني ايران، با شماره ثبت ۱۱۵ در فهرست ميراث جهاني است. در ۴ آبان ماه ۱۳۸۵ به ثبت رسيده است. عنوان اثر: ميدان نقش شاه، ميدان امام، ميدان شاه. در محل ميدان امروزي، در دوره سلجوقي و قبل از پايتختي صفويه، ميداني به نام «نقش جهان» وجود داشته كه در دوره شاه عباس تا حدود زيادي وسعت يافته و به عنوان پايتخت حكومت صفوي انتخاب شد و اكنون به نام ميدان امام يا همان نقش جهان معروف است. در سال ۱۰۰۰(ه.ق.) هنگامي كه شاه عباس صفوي اصفهان را به عنوان پايتخت حكومت خود انتخاب كرد، دستور داد تا جمعي از معماران، استادكاران كاشيكار، خطاط، نقاش و بنا به سرپرستي استاد علياكبر اصفهاني اين ميدان بزرگ و بناهاي چهارضلع آن را بسازند. سردر قيصريه واقع در ضلع شمالي ميدان است كه زمان ساخت آن را سال ۱۰۰۵ و اتمام آن را سال ۱۰۲۶ ميدانند.
مسجد شيخ لطفالله در ضلع شرقي درسال ۱۰۱۲ ساخته شد و احداث مسجد جامع عباسي (مسجد امام) در ضلع جنوبي، در سال ۱۹۲۵ صورت گرفت. تاريخ ساخت كاخ عالي قاپو در ضلع غربي را به سال ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۶ نسبت ميدهند.
ميدان نقش جهان (ميدان امام) به صورت يك مستطيل است كه طول آن درجهت شمالي-جنوبي است. طول ميدان ۵۰۰ متر و عرض آن ۱۶۰ متر است. ارتفاع جدارهها ۱۳ متر و حجم فضاي داخل ميدان به اندازه تقريبي، ده ميليون برابر يك انسان است. تعداد كل غرفههاي موجود در ميدان- شامل مغازههاي دورتا دور بيروني، ايوانهاي طبقه فوقاني و مغازههاي پشت ميدان در بازار سرپوشيده به ۸۰۰ باب ميرسد. (موزهها، شماره ۴۶، تابستان ۱۳۸۷)
قديمترين اثر تاريخي« بوليوي» در خطر نابودي
باستانشناسان اعلام ميدارند كه يكي از قديمترين آثار تاريخي آمريكاي جنوبي در معرض ويراني است. به گفته يكي از كارشناسان كه مطالعه اين اثر را انجام داده دولت بوليوي كه در تلاش بود هرم ۱۷ متري «آكاپان» را براي گردشگران جذابتر كند از سر بياطلاعي خط آسمان اثر را تغيير داد و همين امر سبب مخدوش شدن هويت اثر شده است. از نظر كارشناسان اين يك فاجعه باستانشناسي است. علاوه بر اين در پوشش بخشهايي از اثر از گل و خشت استفاده شده كه بومي منطقه نيست.
«حوزه لوئيس پاس» كه همين اواخر به عنوان مسئول آسيبنگاري و مطالعه وضعيت موجود اثر انتخاب شده، ميگويد: دوستان اصلاً توجهي به طرح و نقشه نداشتهاند. بدون طرح مطالعاتي معتبر اقدام به مرمت و بازسازي كردهاند. اسناد و مدارك تاريخي نشان ميدهد كه بدنه و سازه هرم از سنگ بوده است ولي در مرمتهاي اخير از مصالح متفاوت استفاده شده است.
احتمالاً، مقامات محلي در پي فشارهاي آژانسهاي مسافرتي بينالمللي، كه نما و سيماي آثار بوليوي براي گردشگران جذاب نيستند، اقدام به «زيباسازي» آثار نموده است. «پاس» با اشاره به عكس همين پنج سال پيش، تأسف خود را از اين همه تغييرات در هرم بيان ميكند و اعلام ميدارد كه ما بايد سالها پيش اقدام به مرمت اصولي هرم ميكرديم.
«انجمن بلديه»
«در خلال سال۱۹۱۰م/ ۱۳۲۸ ه.ق، انجمن جديدي به نام «انجمن بلديه» شروع بهكار كرد در نخستين هفته ماه اوت گزينش اعضاي ۲۰ نفره اين انجمن با رياست حكمران انجام شد. تعداد نفرات و فعاليتهاي انجمن در ارتباط با مسائل بلديه روزانه تغيير مييابد. و اين در حالي است كه بين مردم هم از محبوبيتي برخوردار نميباشند . اقدامات و فعاليتهاي انجمن در گرو تأمين اعتبارات مالي است. كه بدين منظور مالياتهاي جديدي را بايد عوض كرد، كه اين هم بهطور طبيعي از نظر مردم كاري نفرتانگيز و ناخوشايند قلمداد ميشود.
انجمن بر محصولات كشاورزي كه از مناطق داخلي كشور وارد بوشهر ميگردد مالياتِ دُمدروازهاي (نواقل) وضع كرد، كه بلادرنگ كلانتر بوشهر اين عايدات را براي استفاده كلانتري اختصاص داد. انجمن براي بازسازي بازارها و نوسازي ساير معابر عمومي و روشنائي خيابانها برنامههاي گستردهاي را طرحريزي كرد. و همچنين در صدد برآمد تا با ايجاد مغازههاي بلديه و عرضه كالا با قيمت ارزان، بهاي نان و گوشت را تعديل نمايد، و ساير قصابها و نانوائيها هم از گرانفروشي جلوگيري كند.
تعداد اندكي از طرحهاي يادشده به اجرا درآمد و در نتيجه خيابانها تا حدودي پاكيزه و تميز شدند. اما ارزش اقلام مذكور كماكان افزايش يافت. (ترجمه، زنگنه، حسن، به كوشش، مشايخي، عبدالكريم، گزارشهاي سالانه سرپرستي كاكس سركنسول انگليس در بوشهر، انتشارات پروين، مركز مطالعات بوشهر شناسي،چاپ اول، ۱۳۷۷ص ۸۲)»