سیرافنامه -شماره ۱۰
بهروز مرباغی
سلام،
*مطالعات ژئوفيريك و لرزهنگاري در پهنه محدودي از سيراف در حال انجام است. اين پهنه حدود ۱۲۰ هكتار مساحت دارد. با اين مطالعه ميتوان وجود يا عدم وجود آثار و ابنيه زير زمين را تعيين تكليف نمود. اين سيستم مطالعه كه عمر زيادي در ايران ندارد، به پژوهشگران امكان ميدهد كه برنامه توسعه شهر را باآگاهي به داشتههاي زير سطح زمين طراحي كنند. اين شيوه مطالعه كه برحسب نياز تا عمق ۵۰ متري زمين را هم ميتواند برداشت الكتريكي نمايد، در حال حاضر موثقترين روش براي تعيين تكليف لايههاي زير سطح زمين است.
سيراف، ارزشهاي نهفتهاي در زير سطح زمين دارد، كه به باور كارشناسان، بسي فراتر از آن چيزي است كه تاكنون رونمايي و كشف شده است. متاسفانه بخشي از اين آثار در زير ساخت و سازهاي رسمي و غير رسمي دفن شده و خسارتهاي زيادي ديده است. با برداشت ژئوفيريكي ميتوان پراكنش اين آثار را درآورد و مشكل صاحبان روي سطح زمين را حل كرد.
طبيعي است كه اين مطالعه، بخودي خود، وافي به مقصود نيست. اين مطالعه حكم سند پايه براي طراح جامع يا تفصيلي شهر را دارد. در حال حاضر تمام مناطقي كه احتمالا بر روي آثار تاريخي قرار دارند، بلوكه شده و امكان ساخت و ساز در آنها بكلي ممنوع مي باشد. اين ممنوعيت، حكمي ملي است و فراتر از منافع خود سيراف يا حتي استان است. ميشود حتي سيراف را در حوزه منافع جهاني ديد نه منافع ملي. بنابراين دست بردن و خسارت زدن به اين آثار، تا حد زيادي، تجاوز به ميراث و فرهنگ جهاني تلقي مي شود. بنابراين از هرنوع دستاندازي به آثار بايد شديداً جلوگيري شود.
پس بايد به روشهاي علمي اعتماد كرد و منتظر ماند تا اين مطالعه وجود و نوع و پراكنش آثار احتمالي زير سطح زمين را روشن نمايد. پس از روشن شدن نتايج اين مطالعه و تحليل باستان شناسانه نقشهها و دياگرامها ميتوان امكان ساخت و ساز در هر پلاك را تعيين نمود.
بچههاي سيراف
این بچهها، دوست دارند، وقتی بزرگ شدند، معمار و مهندس بشوند. از حالا دارند تمرین میکنند. خیلی وقتها میآیند مینشینند کنار دیوار بلند قلعه، و با تکه آجرها و سنگ ریزهها، خانه میسازند. بعد که خانه را ساختند «مهمانبازی» میکنند. این بچهها نقشه خانه را روی زمین پیاده میکنند. دیوارهایش را بالا نمیآورند. لازم هم نیست. دیوار برای چه؟! خانهای که بچهها میسازند، همه چیز دارد: حیاط، آشپزخانه، اتاق نشیمن، اتاق خواب، اتاق مهمانی، دستشویی و حمام و حتی جایی برای مرغ و خروس خانگی. راستی یادم رفت از بچهها بپرسم که ورودی خانه از کجاست؟ از خیابان؟ از کوچه؟ وقتی به بچهها رسیدیم، «بازی» تمام شده بود، و نقشه خانه هم کمی به هم خورده بود. به همین خاطر متوجه نشدم حیاط خانه به چه بزرگی است. یادم هم رفت ازشان بپرسم پس «منظر» کو؟
این بچهها که عکسشان را میبینید، راضیه و زهرا هستند. بچههای كوچه نصوری. راضيه امسال كلاس دوم ميرود، ولي زهرا خانم هنوز به سن مدرسه رفتن نرسيده. اين بچهها دوستان دیگری هم دارند که «خانه میسازند». معمولا عصرها میآیند. این بخش از کوچه پشت قلعه نصوری، عصرها سایه دارد. آفتاب رفته پشت ساختمان. خدا را چه دیدید، شاید همین راضیه خانم یا خواهر کوچکش را روزی ببینیم که با نقشههای معماری در دست، دارد بر ساخت خانه و ادارهای در بوشهر نظارت میکند. انشاالله.
گل کاغذی
گل کاغذی بومی برزیل است! تا ۶ متر ارتفاع میگیرد از خانواده Nyctginaceae است و نام علمیاش Bougainvillea glabra میباشد و عموما Bougainvillea نامیده میشود. درخت کوچک یا درختچهاي است رونده با شاخههای خیلی قوی و ساقههای درهم پیچیده. گلهای سفید و کوچک و کاسبرگهای رنگی دارد که به رنگهای متنوع شامل سفید، صورتی، صورتی پررنگ، حنایی و زرد دیده میشود. درختچه بالارونده بسیار زیبایی است و دوام گلها زیاد است. بصورت تک درخت کنار ستونها، دیوارها، سردر ورودی ساختمان و روی داربستها و آلاچیقها مورد استفاده قرار میگیرد. بشرط هرس مناسب میتوان از آن پرچین زیبایی ایجاد نمود. آفتاب کامل میخواهد و نیاز به بادشکن و رهکشی طبیعی دارد. هرس آن بایست با رعایت اصول فنی انجام شود. شوری را حداکثر تا سطح ۵۰۰ پی.پی.ام تحمل مینماید. به وسیله قلمه تکثیر میشود.
بسیاری عقیده دارند که گل کاغذی، تکوما، نارنج و ترنج گیاهان بومی منطقه هستند. هرچند که ممکن است همه اینها اصالتاً غیر ایرانی باشند. به هرحال، گل کاغذی یکی از زیباترین زینتهای شهری شهرهای حاشیه خلیج فارس است. در اهواز و آبادان تنوع رنگی این گل بیشتر است و واقعاً جلوه زیبایی به متن شهر میدهد. در سیراف هم، میشود این گل زیبا را با رنگهای متنوع به عمل آورد. سیراف نیاز به رنگ دارد. رنگ شادمانی و رنگ زندگی
شورا و پايگاه
عصر روز سه شنبه، آخرين روز تابستان ۸۸، فرصتي پيش آمد تا مديريت پايگاه جلسهاي صميمانه با اعضاي محترم شوراي اسلامي و شهردار ارجمند سيراف داشته باشد. اين نشست كه در محل شهرداري و به ميزباني مهندس واعظي شهردار برگزارشد، نشستي خودماني و مغتنم بود تا برنامههاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در سيراف به سمع معتمدين شهر برسد. از جمله مباحث مطرح شده در جلسه، پروژه «ساماندهي محور تاريخي سيراف» بود كه انشاالله توسط سازمان در سيراف اجرا خواهد شد.
اين پروژه، يكي از سلسله پروژههاي سازمان ميراث فرهنگي براي ارتقاء منزلت تاريخي و فرهنگي سيراف است كه در قالب هدف نهايي پروژه توسعه پايدار سيراف اجرا ميشود. با طرح و توصيف اين طرح و نمايش نقشههاي مربوطه، اعضاي محترم شورا ضمن تاييد و تاكيد بر هرنوع طرح و پروژهاي كه در جهت اعتلاي فضاهاي شهري سيراف و كمك حال مردم شريف سيراف باشد، حمايت خود را از طرح اعلام نموده، از پايگاه خواستند تا هماهنگيهاي لازم با طرح پيشنهادي هادي شهر را هم مدنظر قراردهد.
معماری صخرهای کندوان
روستای تاریخی کندوان در ۶۲ کیلومتری اسکو در میان درهای باصفا، کنار رودخانهای پرآب به همین نام قراردارد. شیوه بنای خانههای این روستا از نوع معماری صخرهای به شکل مخروطی یا کله قندی مربوط به قرن هفت و هشت هجری است که در واقع دست کندهایی در دل کوه هستند. . . .
نخستین کسانی که کندوان را شکل دادهاند، با کندن مکانهای بایسته زندگی خود در دل سنگها، بیآنکه سیمای طبیعت را برای رسیدن به خواسته خود دگرگون یا ویران نمایند، دست به آفرینشی زدهاند که نشان از فرهنگ والای زیست گروهی دارد.
برخی از باستانشناسان قدمت این روستا را به دورههای پیش از اسلام نسبت میدهند. در دل این تپههای بلند، آغل، انبار و اتاقک حفرشده، که بسیار دیدنی است. از دور، روستا به صورت مخروطهایی دیده میشود با روزنههایی در آن و از نزدیک،سوراخها همان پنجرهها و درهایی میشوند که در مخروط ها تعبیه شدهاند. بعضی از این سوراخها و روزنهها در اثر فرسایش سنگها در دل صخرهها ایجاد شدهاند. ضخامت، جنس و طبقات تپهها و مخروطها ازنوع «اینمبریت» و «لاهار» است که در اثر مخلوط شدن مواد آتشفشانی سهند با گل و لای حاصل از باران سیلآسا به وجود آمده است. بلندی این تپههای مخروطی و هرمی شکل بیش از ۶۰ متر است. تشکیلات طبقات بر روی آبرفت قدیمی واقع شده است و رودخانه کندوان بیش از ۱۰ متر از آن را حفرکرده و با خود برده است.بافت قدیمی روستای کندوان یکی از زیباترین و منحصربفردترین روستاهای تاریخی کشور و تنها روستای دستکند سنگی محسوب میشود. دو روستای صخرهای مشابه دیگر، یکی روستای «کاپادوکیا» در ترکیه و دیگری «داکوتا» در آمریکاست که هردو خالی از سکنهاند. (دراج، پریسا: هتل صخرهای کندوان، مجله معماری و ساختمان، شماره ۱۸، بهار۸۸، ص ۴۶)
سیرافگردی!
روز ۲۲ شهریورماه، «هماندیش سنت و مدرنیته در معماری ایران» در مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، به ریاست مهندس علیرضا قهاری تشکیل شد. در این نشست چندساعته، خانمها دکتر کاتب، مهندس ثریا بیرشک و آقایان مهندس کرمانیان، مهندس شهریار قدیمی، مهندس زنجانی تبار، مهندس محسن شفیعی، مهندس شهابالدین ارفعی، مهندس بهروز مرباغی و جمعی از اهالی رسانه حضور داشتند.
در کنار موضوع اصلی بحث، لزوم بازنگری میراث تاریخی معماری و شهرسازی برای رسیدن به الگوهای منطقی توسعه مطرح شد که شهرسازی سیراف قرون اولیه هجری و معماری بافت قدیم بوشهر به عنوان مصادیقی از معماری و شهرسازی گذشته که جوهر تکامل در خود را دارند، مورد اشاره قرارگرفت. به باور تعدادی از حاضرین، اگر معماری و شهرسازیای نتواند خود را با نیازهای روزآمد جهانی منطبق سازد، تلاش برای حفظ و توسعه آن، عملاً راه به جایی نخواهد برد. حاضرین در جلسه، با اشتیاق اعلام کردند که آمادگي سفر به سیراف و بازدید از مفاخر فرهنگی تاریخی این شهر شریف را دارند.
دفتر خاطرات
* «هوالمعبود
در تاريخ ۱۱/۱/۸۷ از موزه محلي سيراف بازديد شد. اين بندرِ بسيار جالب، چه از لحاظ تاريخي و چه از لحاظ طبيعي از استعدادهاي خوبي برخوردار است و بندري است كه اگر بر روي آن كار شود جالب و ديدني¬تر خواهد شد. اميدوارم مسئولين بيشتر به اين بندر رسيدگي كنند، چون مردماني بسيار مهربان و ميهماندوست دارد و مظلوم واقع شدهاند. / احمد آشفته، فرهنگي بازنشسته با سي و پنج سال خدمت، ۱۱/۱/۸۷ »
* «معاشران گره از زلف يار باز كنيد شبي خوش است برين قصهاش دراز كنيد
حديث مجلس انس است و دوستان جمعند وان يكاد بخوانيد و در فراز كنيد
با تبريك و تهنيت سال نو به همه عزيزان و مرزنشينان غيور بندر سيراف، بعنوان يك خدمتگزار كوچك توصيه ميكنم پتانسيلهاي غني و ارزشمند خاك گهربارمان را باور كنيم و آنچه در بضاعتمان است در جهت پويائي و رشد هر نقطه از اين خاك عزيز و ميهن اسلاميمان تقديم داريم. اينجانب پيشنهاد ميكنم انشاءالله سهم قابل ملاحظهاي را به عمران و آبادي بندر سيراف اختصاص داده و از دل گهربار اين سرزمين هزينه شود تا انشاءالله در سالهاي بعد و سفرهاي بعدي شاهد جهشهاي ديگري باشيم. /با افتخار و عرض ادب و احترام، مهندس سيد عليزاده مجد، كارشناس وزارت نيرو، متخصص فرايند توليد، ۹/۱/۸۷»
«دست مريزاد به دوستان،
به قول مردمان اوقاتي را در سيراف گذراندم كه به عمرم حساب نميشود. گرماي جنوب با گرماي محبت شما آميخت و بر جان نشست. با شناخت سيراف هر كسي به اين بندر زيبا علاقه مند ميشود و گوشهاي از ذهن را براي هميشه اشغال ميكند. آرزوي ديدار دوباره سيراف را دارم. فرزاد توحيدي، كارگردان مجموعه «پتانسيلهاي خليج فارس»، ۲۵/۵/۸۷»