سیرافنامه -شماره ۳۴
بهروز مرباغی
سلام،
* به آخرين هفته كامل سال ۸۸ رسيديم. بايد براي استقبال از نوروز آماده شويم. خانه تكاني را تمام كنيم، حياط خانه و كوچه را آب و جارو كنيم و منتظر نسيم حیاتبخش بهار باشيم. بهار را با تمام وجودمان حس كنيم و بكوشيم اين نسيم تازه طبيعت دلهايمان را هم طراوتي تازه ببخشد.
* ما با هر بهار، يك سال به پيري نزديكتر ميشويم. با هر نوروز، يك سال از عمر مقدرمان كم ميشود، با اين حال هرسال به انتظار نوروز هستيم و براي تحويل سال جديد لحظه شماري ميكنيم. اين چه سري است؟
* قرار است، به رسم هر سال، عيد سيراف پر از بازديدكننده و میهمان باشد. اين قراري است كه مردم تاريخ دوست و با فرهنگ ايران دارند كه هرسال سري به آثار باستاني و تاريخي بزنند و تجديد ارادتي به شناسنامه تاريخيشان كنند. سیراف هم یکی از مقصدهای مهم این عاشقان میراث تاریخی است. باید بکوشیم شأن تاریخی سیراف را حفظ کنیم و فرهنگ متعالی خود را با رفتار و کردار نیکو و متواضعانه خود نشان دهیم. سیراف یک شهر ساده و معمولی نیست، کانون فرهنگ فاخر ملی است، پس باید ارج و قرب این فضا را بدانیم و هر روز افزونتر کنیم.
* میدانیم که امسال هم به رسم مالوف همه ساله، مراسم و آیینهای مختلفی در سطح شهر خواهیم داشت، از هفت سین نوروزی تا شبانههای موسیقی و احتمالا فیلم. این مراسم نیازمند همکاری عمومی است. نخستین شرط همکاری عمومی رعایت ادب و احترام اجتماعی است، روزهای عید خیابان و کوچه سیراف نباید محل تردد و جولان افراد بیعلاقه به پاکیزگی اجتماعی باشد. مهمانان سیراف باید به عینه ببینند که سیرافیها فرهنگی دیرین و رفتاری شایسته دارند. نه تنها خودمان باید این اصول را رعایت کنیم، بلکه باید رفقا و دوست و آشنا را هم متوجه این وظیفه اجتماعی بکنیم..
* «پاکیزگی نشانه ایمان است». تردیدی در این اصل نیست، ولی تعبیر ما از پاکیزگی چیست؟ آیا خوش پوشیدن و تمیزی شخصی کافی است؟ به باور ما آنچه که ایمان ما را نشان خواهد داد، پاکیزگی عمومی ماست. شهر ما، کوچه ما و خانه ما باید پاکیزه باشد. بزرگترین علامت ایمان واقعی همین است.
سند خليج فارس
فيلم «سيراف، سند خليج فارس» ديپلم افتخار نهمين جشنواره منطقهاي سينماي جوان در آبادان را كه با شركت نه استان منطقه تشكيل شده بود، بدست آورد. اين فيلم كه به تهيهكنندگي و كارگرداني محسن خندستان ساخته شده، در بخش «چشمانداز سرزمين زيباي ما» شركت كرده بود. همكاران خندستان در اين فيلم عبارتند از: فیلمبردار: مهرداد اصفهانپور، دستيار كارگردان: تامي ايل بيگي، گوينده متن: سيد محمد ميرفصيحي. محمدكنگاني و موسسه سيراف همياريهاي لازم براي ساخت اين مستند انجام دادهاند و از برنده شدنش خوشحال هستند.
عشق سيراف
* سجوده زكريايي، مهندس شيمي، زاده جويبار مازندران، در مجتمع گاز پارس جنوبي كار ميكند. با يك بار سفر به سيراف شيفته سيراف و سيرافيها شده است. در دفتر يادبود موزه سيراف نوشته: «گم شدم در خاموشيهاي سيراف، و پيدا شدم». ميگويد: «مردادماه امسال بود كه آمدم سيراف، غروبي تابستاني بود. با يك دوست آمدم. مفاخر را ديدم و بچهها را. ابوالفضل و رسول را. به وجد آمدم و زنده شدم».
* جمعه، ۱۴ اسفندماه، سجوده زكريايي مهمان ما بود. آشنا شديم و از برنامهاش براي بچههاي سيراف پرسيديم. اين هنرمند و دلشيفته عزيز قرارگذاشته با بچههاي سيراف نقاشي كار كند. از نقطه و خط شروع كند و به سطح و سايه برسد. ميگويد: «هنوز نميدانم چگونه پيش خواهد رفت. بچههايي را كه خواهند آمد نميشناسم. شايد يكي دوتاشان را قبلا ديده باشم».
* خانم زكريايي در روز اول ۱۶ هنرجو داشت. كلاس در يكي از اتاقهاي موزه سيراف برگزار شد. اين عزيز دوستدار سيراف قرار است هر جمعه ازساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر اين كلاسها را داشته باشد. بچههاي علاقمند به شركت در اين كلاسها از طريق «سيراف پارس» ثبتنام ميكنند. زكريايي رنگ و روغن كار ميكند. وقتي از آبرنگ صحبت ميشود، مي گويد: «آبرنگ كار كردن عالم ديگري دارد. آبرنگ فرار ميكند، نميتواني تو چنگت بگيري!». او تاكنون بيشتر رئال كار كرده است، ولي دوست دارد كم كمك آبستره را شروع كند. اجازه داد از اتودهايش عكس بگيريم و به يادگار نگه داريم. وقتي ميپرسيم چه روش و تكنيكي را به بچهها توصيه خواهدكرد، راحت و ساده ميگويد: «نميدانم». و اين حرف درستي است. او وظيفه خود را شكوفا كردن استعداد هنرجو ميداند، نه تحميل سليقه يا متدي براي نقاشي او.
* به هرحال، تشكيل اين كلاسها گام بسيار خوبي در آموزش هنري بچههاي سيراف است. اميدواريم روزي شاهد نمايشگاهي از كارهاي نقاشي بچههاي سيراف باشيم.
معاونین وزارت مسکن و شهرسازی در سیراف
در پی همایش معاونین پشتیبانی وزارت مسکن و شهرسازی در عسلویه (۱۰الی۱۳اسفند ماه)، مدیران کل ستادی وزارت مسکن و شهرسازی و معاونین پشتیبانی سازمانهای مسکن و شهرسازی سراسر کشور از آثار تاریخی سیراف بازدید نمودند.
این گروه ۸۰ نفره با همکاری سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و با هماهنگی موسسه سیراف پارس از قبور سنگی، چاهها و گور دخمهها و قلعه نصوری بازدید نمودند، در این برنامه مهندس مقاتلی مدیر کل سازمان مسکن و شهرسازی استان بوشهر حضور و دیداری نیز با آقای واعظی شهردار سیراف داشت. مهمانان نماز مغرب و عشاء را در مسجد علیبنابیطالب(ع) شهر سیراف به امامت حاج آقا بحرانی، امام جماعت بندر سیراف اقامه نمودند.
فرزندان سیراف
* سيراف عزيز با زيبايي و شكوه باستانياش، داراي فرزنداني بسيار شايسته و باهوش ميباشد كه ارزش اين شهر را دو چندان كردهاند. هر كدامشان براي خود قصهاي دارند با آرزويهاي كوچك و بزرگ.
* فرزنداني چون آقا حسين رنجبري، كه خيلي هم وقت شناس و خوش قول است. همانطور كه او را دعوت كرده بودم با چهرهاي شاد و پرانرژي آمد و براي دقايقي مهمان عزيز پايگاه ميراث فرهنگي شد تا با هم گپي بزنيم و حرفهاي زيبايش زينتي شود براي سيرافنامه.
كلاس سوم ابتدائي است، درسهايش را خوب خوانده تا معدل ترم اولش۲۰ شود، البته نه فقط به خاطر۲۰، بلكه براي اينكه خوب ياد بگيرد و پله پله راه موفقيت را طي كند.
* حسين آقاي ما ميگويد: «روزانه يك ساعت از وقتم را بازي ميكنم، چه توي كوچه باشد چه كنار دريا، البته اگر كنار دريا باشد ممكن است بیش از يك ساعت بشود. چون خيلي خوش ميگذرد. توي خانه هم سه تا برادر دارم و يك خواهر، كه خيلي همديگر را دوست داريم و آنها در درس و مشقم به من كمك ميكنند. بعضي وقتها هم مثل همه بچههاي ديگر دعوايمان ميشود كه زود همديگر را ميبخشيم.»
* از سيراف چه ميداني؟
«سيراف شهري است كه من در آن زندگي ميكنم، در زمانهاي قديم شهري بزرگ و تمدنيافته بود كه ملوانان و تاجرهاي زيادي در آن زمان به سيراف مهاجرت ميكردند، تاکنون چند كتاب در مورد سيراف نوشته شده است كه هر روز بر تعداد آنها افزوده ميشود. چند فيلم (مستند) هم ساختهاند كه ديدن آنها خيلي لذتبخش است. امروزه هم گردشگران زيادي به سيراف ميآيند و من اميدوارم دوباره شاهد پيشرفت شهرم باشم.»
* از درياي نيلگون خليج فارس، حسين آقاي شيرين زبان اينگونه ميگويد كه: «مردم شهر سيراف به وسيله ماهيگيري روزي زن و بچه خود را بدست ميآورند، با پيشرفت علم از دريا استفادههاي بيشتري ميشود کرد، مانند بدست آوردن نفت و نمك.»
* از خواستهها و آرزويهاي اين پسر خوب اين است كه: « بزودي كتابخانهاي در سيراف تاسيس شود و كتابهايي در آن وجود داشته باشد كه بچهها با خواندن آنها از آداب ورسوم و سنتهاي خود غافل نشوند. و توصيه ميكند به دوستان خود كه، چون بچههاي سيراف استعدادهاي خوبي دارند، از اين توانائيها در راه پيشرفت خود و شهرشان استفاده كنند»
* خاطرهاي از مدرسه حسين با هم ميخوانيم:
«روزي دو تا از دوستانم با هم دعوايشان شد. يكي از آنها درساش خيلي خوب بود و هميشه نمراتش ۲۰ ميشد. ولي آن يكي كمي تنبلي ميكرد؛ در حين دعوا آن دوستم كه درسش خوب بود به ديگري گفت: تو هيچ وقت در درس املاي فارسي موفق نيستي، ولي من هميشه عاليام. چند حرف ديگر هم به او زد تا او را تحقير كند. روز بعد املاي فارسي داشتيم. معلم وقتي نتايج املا را آورد آن دوستم كه هميشه ۲۰ ميگرفت نمرهاش ۲۰ نشد، ولي كسي كه ديروز او را تحقيركرده بود ۲۰ گرفت. دوستم از حرفهايي كه زده بود شرمنده شد، از هم معذرت خواهي كردند و از آن روز براي هميشه با هم دوست شدند.»
فن بیان و زبان بدن
سیراف پارس: در راستای ارتباط بهتر راهنمایان گردشگری و تورلیدرها با گردشگران و بازدیدکنندگان از شهر تاریخی سیراف، مؤسسه سیراف پارس اقدام به برگزاری کلاس یک روزه در پایگاه میراث فرهنگی سیراف نمود. در این کلاس که حدود ۶۰ نفر از اعضای مؤسسه سیراف پارس حضور داشتند، ابتدا آقای محمد کنگانی عضو هیأت مؤسس سیراف پارس در رابطه با اهداف تأسیس این سازمان مردم نهاد و چگونگی تکریم گردشگران و همچنین شکوه و ابهت سیراف در گذشته و برنامههای آینده سخنانی ایراد نمودند و سپس آقای قزلو از تورلیدرهای تهران و کارگردان مستند بچههای سیراف درباره چگونگی ارتباط با گردشگری و فن بیان و زبان بدن و رفتارهای فردی بیاناتی اظهار داشتند و از بچههای سیراف خواستند با توجه به توانایی مثبت و علاقه و عشق به زادگاه خود، با مطالعه بیشتر، مسیر آینده خود را هموارتر نمایند.
كتابخانه
* اشك سبلان (دوره ۲ جلدي)، ابراهيم دارابي، نشر دنياي نو، چاپ دوم ۱۳۸۶
* منطقالطـّير، فريدالدين محمّد عطّار نيشابوري، انتشارات خلاق، چاپ اول ۱۳۸۸
* سرگذشت حاجي باباي اصفهاني، از «حاجي بابا»ي جيمز موريهي انگليسي، ترجمه ميرزا حبيب اصفهاني، نشر مركز، چاپ هفتم ۱۳۸۸
* سفرنامه آدام اولئاريوس (ايران عصر صفوي از نگاه يك آلماني)، ترجمه احمد بهپور، انتشارات ابتكار نو، چاپ اول ۱۳۷۸
* كورش كبير، هارولد آ. لمپ، ترجمه دكتر رضازاده شفق، انتشارات نگاه، چاپ پنجم ۸۷
* پـِتر اول (دوره كامل سه جلدي)، آلكسي تولستوي، ترجمه احمد نوريزاده، انتشارات نگاه، چاپ دوم، پاييز ۱۳۸۶
* كليات اشعار شيخ بهايي، انتشارات اهورا، چاپ اول ۱۳۸۷
* مجلس اول و بحران آزادي (ايدئولوژي نهضت مشروطه ايران)، فريدون آدميّت، انتشارات روشنگران، چاپ دوم ۱۳۸۷
* سیرالملوک (سیاست نامه)، خواجه نظامالملک طوسی، به اهتمام هیوبرت دارک، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، تابستان ۱۳۸۳
* سی قصه از شاهنامه (آفرین فردوسی)، م. ج.محجوب، انتشارات مروارید، چاپ سوم ۸۷
* تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، نشر اختر، چاپ دوم ۱۳۸۵