ساختار مطالعهای خانههای بوشهر
ساختار مطالعهای خانههای بوشهر
روزنامه بامداد جنوب، صفحه معماری، شماره ۵۵، ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۳
نگار جوکار
خانه واژهای است آشنا. اما اینکه چه کسی در کجا و از چه نگاهی این واژه را بر زبان می آورد بار معنایی آن تغییر میکند. خانه مکانی است برای آرامش. در بافتهای تاریخی کشورمان بارها سری به خانههای تاریخی زدهایم. هر بار مطلبی برای گفتن پیدا میکنیم. مطلبی ساده که معمولا از حس شروع شده و بعد از به وجود آمدن احساس، شناختی از خانه بودن آن بدست میآوریم و با مشاهدهای بیشتر به درکی میرسیم که طبیعتا با هم متفاوت است. فقط خانههای تاریخی نیستند که چنین ما را برمیانگیزند. هر خانهای که با اصول و تفکری معمارانه طراحی و ساخته شدهباشد ما را چنین بر خواهد انگیخت.
صحبت ما از بوشهر است و خانههای آن. خانههایی که مهربانانه و صمیمی کنار هم و رو به هم قرار گرفتهاند. صمیمیاند چرا که با فاصله یک دست پنجرههای رو به هم دارند. مهربانند و خندان رو به رهگذران. هریک راز و رمزی دارد. هر تکهای از آن صحبتی دارد و مطلبی عرضه میکند. در خصوص خانههای تاریخی بوشهر و بافت تاریخی آن مطلب برای گفتن بسیار است.
میخواهیم از خانههای بوشهر و چگونگی روابط فضایی آن با شما سخن بگوییم. با شما پا به خانهها بگذاریم و بفهمیم چه اتفاقی افتاده که این خانهها محلی جهت آرامش و شادی و مهر شدهاند. بفهمیم آنچه تا به حال در کلماتی مانند حسِ خوب و خوشایند و ساکت و آرام بارها و بارها از ساکنانشان و رهگذرانشان شنیدهایم. کمی بیشتر بگردیم و ببینیم و بشناسیم.
روابط اجتماعی این خانهها را هم باید بیشتر بکاویم. مثلا به پرسشهایی این چنین جواب بدهیم که «چرا در بافت تارخی بوشهر بنبستی نداریم؟» «چرا خانهها چنین با خانههای دیگر ارتباط بصری دارند و آیا مزاحمتی برای هم ایجاد نمیکنند؟» «چرا موضوع عدم اشرافیت که اینقدر بحث آن در معماری و طراحی شهری این روزها داغ است در آنجا به گونهای دیگر است و پنجرههای خانهها رو به هم باز میشوند؟» «چرا خانههای بوشهر در گذرهای تنگ عناصری دارند که رو به گذرها چه اصلی و چه فرعی باز میشوند؟» و چراهای بسیار دیگر.
در محدودهای تعریفشدهتر، برای اینکه شناخت روابط فضایی معماری خانههای بوشهر، از انشا و تعریف و تمجید فراتر رود و ساختاری فنی و علمی پیدا کند. مراحل زیر را پیمودیم:
– نخست تعدادی از خانههای تاریخی بوشهر را، که ویژگیهای معماری و فضایی متفاوت داشتند، انتخاب کردیم.
– همین انتخاب را در خصوص خانههای چند شهر دیگر استان هم انجام دادیم. این شهرها عبارت بودند از سیراف، کنگان، کاکی، دیر، مسیله. نکته جالب اینکه در برخی از این شهرها نتوانستیم تعداد مکفی خانه تاریخی پیدا کنیم. مثلا در کنگان. در مواردی هم فقط اطلاعات تصویری و گرافیکی خانهها را پیدا کردیم و خود خانهها از میان رفتهبودند. مثلا در سیراف. انتخاب خانه در مسیله هم بهاین دلیل بود که در این آبادی هنوز تعدادی خانه کاملا سرپا از بلای سیل و تخریبها جان بدر بردهاند و معماری کاملا قابل تاملی دارند.
– اطلاعات عام و اجتماعی در مورد این خانهها را شناسایی و جمعآوری کردیم.
– برداشت و مستندسازی تصویری کردیم، البته از بناهای موجود.
پس از این مرحله، نقشههای خانهها را با استفاده از دو نرمافزار، تحلیل ساختاری کردیم. چرا که معتقدیم با لحاظکردن مسائل جغرافیایی و منطقهای در دل تحلیلهای اجتماعی و فرهنگی، میتوان تحلیل بهتر و کاملتری ارائه داد.
ما از ابزار نحو فضا (space syntax) استفاده کردیم. اینگونه ابزارهای تحلیل، محاسن و معایبی دارند که به آن اشاره خواهیمکرد. تحلیل اطلاعات کار سادهای نبود. چرا که حتما باید در ابتدا شناختی جامع و در حد اسناد موجود به دست آورد و بعد با داشتن این پشتوانه مطالعاتی به تحلیل آن پرداخت. تحلیل روابط فضایی و چیدمان فضایی به ما کمک بسیاری در درک ساختار اجتماعی و فرهنگی خانه و بافت پیرامونی آن کردهاست. اینکه چگونه اتاقها و کدام اتاقها در کنار هم قرار گفتهاند بهما کمک میکند چیزی فراتر از ساختار فضایی دریابیم. این ساختار اجتماعی و فرهنگی با تحلیل نرمافزاری به تنهایی قابل استخراج نیست. از این جهت است که میگوییم تحلیل این دادهها کار سادهای نیست و زمانی نزدیک به ۶ سال مطالعه میدانی و کتابخانهای بردهاست.
در اینجا مطالبی استخراج شدهاست که شاید بسیار ساده به نظر آید، اما زنجیروار ما را به هدف نزدیکتر کرده است. با همین سلسله مطالعات ریز و دقیق است که ممکن است بتوانیم تفاوت چیدمان اتاقها در بوشهر با (مثلا) سمنان را دریابیم.
لازم به ذکر است که در تحلیل خانههای بوشهر و بافت پیرامونیشان، با حساسیت لازم، خانههایی انتخاب شدهاند که ویژگیهای متفاوتی داشته باشند. بعد از این تحلیل نیاز به مقایسهای جامعتر داریم تا دریابیم چه تفاوتهایی بین خانهها و بافت پیرامونی در شهر بوشهر و بافتهای شهرهای دیگر وجود دارد. در این مرحله به مطالعه و تحلیل خانههایی در شهرهای اطراف و در استان بوشهر با معیارهای تقریبا همسان پرداختیم. تعریف معیارها خود سرفصلی است جداگانه. مطالعه به همینجا ختم نمیشود.
آسایش محیطی
مطلب مهم دیگری هم هست که نیاز به تحلیل دارد. و آن بررسی آسایش محیطی و تاثیر اقلیم بر آسایش محیطی خانهها است. موضوع معماری اقلیمی بسیار بحث داغی است و سالها و سالها در کتابهای درسی معماری در گوشمان خواندند که معماری بافتهای تاریخی ما معماری اقلیم است. این که این سخن درست است یا نه؛ نمیدانیم. اما بر آن شدیم تا با کمک نرمافزارهای تحلیل آسایش محیطی مانند «اکوتکتEcotect » و «انرژی پلاسEnergy Plus » و دیگر نرمافزارهایی از این دست به تحلیل واقعی این خانهها و چگونگی برآورده شدن آسایش محیطی آنها بپردازیم. این مرحله از نظر نرمافزاری کمی دقیقتر از نرمافزارهای تحلیل ساختار فضایی است. چرا که پارامترهای مشخصی مانند پارامترهای محیطی، مورد مطالعه قرار میگیرند. البته بسته به مهارت کاربر است که با کارکردن با این نرمافزارها چه دادههایی را و چگونه استخراج کند. این نیازمند تجربه است که بدانیم چه عواملی در آسایش محیطی خانههای بافتهای تاریخی تاثیر گذارند و با تغییر این پارامترها به تحلیلی درست دست یابیم.
در نهایت، با اتکا به چنین تحلیلهایی، که ساختارش را به اختصار مرور کردیم، به این مطلب میرسیم که در معماری امروز، با تکیه بر تجربه غنی گذشته بوشهر، خانه را با کدام سلسلهمراتب فضایی وچیدمان مکانی باید بسازیم و از چه مصالحی بهره بگیریم. باید به این جواب برسیم که کدام عناصر معماری را نمیتوان حذف کرد و چه عناصری بهتر است حتما مد نظر قرارگیرند و چگونه است که این عناصر دروننگر و یا بروننگر میشوند و امروز چه ساختار اجتماعی و فرهنگی، قلم معماران را رقم خواهد زد. با آگاه به تمام این عوامل فرهنگی و اجتماعی و محیطی است که طراحی خود را آغاز میکنیم.
در هر حال «ره هموار نیست»، اما گرمای دلچسب جنوب گرمادهنده دلهایمان است.