رم کولهاوس در روسیه
معماري يعني وحدت سنت و نوآوري
رم کولهاوس در روسیه
جلالالدین بهروزی
سخنرانی معمار و استاد بزرگ، رم کوهاوس، در مسکو را مرکز هنرهای معاصر مسکو سازمان داده بود. معمار در این سخنرانی نکتههای بسیاری گفت؛ اینکه دنیا از «گازپروم» میترسد، اینکه پروژه «زوِزدا» (ستاره) خودش، خودش را نفی میکند، و اینکه پروژههای ویژه او را در آینده کسی نمیتواند مرمت کند، و . . این معمار بزرگ جهانی، برنده جایزه بزرگ «پریتزکر» و بنیانگذار دفتر معماری و پژوهش «او.ام.آ» یا «آ.ام.او» میباشد.
سخنرانی رم کولهاوس در باشگاه «بوروستنیک» برگزار شد که توسط معمار آوانگارد روس، کنستانتین ملنیکوف ساخته شدهاست. پس از مدتها بود که در این سالن، سخنرانی برگزار میشد. اینجا تبدیل شدهبود به باشگاه بدنسازی و فیتنس کلاب. همین اواخر ساختمان به تملک «بنیاد همکاریهای حفظ میراث فرهنگی «آوانگارد روس» درآمد و تبدیل به باشگاه فرهنگی شد. مکان سخنرانی، تصادفی انتخاب نشده بود- رم کولهاس هم به نوعی دنبالهرو مکتب آوانگارد روسیه است، البته به روش خود. از سوی دیگر، در سال ۱۹۱۶ ملنیکوف در پروژه ساخت کارخانه اتومبیلسازی مسکو شرکت کرد که نام محصولش «آ.ام.او»! بود.
رم کولهاوس، در آغاز سخن، گفت که مسکو شهر محبوب اوست. او از آن روزی که اولین بار وارد این شهر شد، آن را دوست میدارد. معمار از پروژههایش حرف زد و از تحقیقاتش، که به زعم او کمبهاتر از خود معماری نیستند. به اعتقاد او، «معماری یعنی وحدت سنت و نوآوری، که همهاش در اختیار و برای مردم است». او چنین میداند که امروزه، وضعیت معماری به مثابه فعالیتی انسانی در حال تغییر است؛ برای اینکه از یک طرف در خدمت انسانیت است و از طرف دیگر در خدمت کارفرما و سرمایهگذار، و اینجاست که دوگانگی آن بروز مینماید. «در دوره تسلط بازار، که امروز چنین است، معماری نمیتواند ساده، غمگین و رنگارنگ باشد- آنگونه در گذشته بود. معماری باید تأثیر و آهنگ زندگی امروز را که ما در آن میزییم انعکاس دهد».
نه ایدههای نو، بلکه پیشنهاداتی تجاری!
آنچه که به ستارگان معماری معاصر برمیگردد، به نظر رم کولهاوس، اینها «خانواده خود ویرانکنان» هستند! چرا که با خلق هر اثر تازه، اثر قبلی را نفی میکنند و سنت را به کناری مینهند. در تمام عالم، بشریت و فرهیختگان انتظارات زیادی از بزرگان معماری دارند، ولی متأسفانه آنچه که اینان خلق میکنند، غالباً، نه ایدههای نو، بلکه پیشنهاداتی تجاری هستند.
کولهاوس، در یکی از کارهایش، با نماد «اتحادیه اروپا» بازی میکند. او میگوید، نماد امروزین اروپای متحد چه کسی را سر شوق میآورد؟ و در پاسخ به این سؤال، نماد رنگارنگ خاص خود را پیشنهاد میکند، نمادی که هر رنگ مال کشوری خاص است و مجموعاً اثری یگانه میسازند- از این نماد عایدی معمار این بود که سقف یکی از آثار خود در برلین را با همین رنگها بپوشاند.
معمار، با پروژه اخیر خود در دوبی، «مجتمع تجاری اقامتی رنسانس»، میخواهد جدی بودن را در میان انبوهی از معماری به حد کافی واسطهگرایانه بیان کند و به شهر معماری نوینی را عرضه کند که بر پایههای سنت آوانگارد و لوکانیزم استوار است.
رم کولهاوس، مشهورترین اثر خود، «ساختمان مرکزی تلویزیون چین» را که در حال ساخت است، به عنوان تداعی و تقابل با وقایع یازده سپتامبر طراحی کرد، چون در این اثر هم برجها به هم میپیوندند. ساختمان فوق همه کارمندان و برنامهسازان و هنرمندان تلویزیون را در خود جای خواهد داد ضمن اینکه بازدیدکنندگانی را خواهد پذیرفت که علاقمندند ببینند که برنامهها چگونه ساخته میشوند و هنرمندانشان چگونه کار میکنند. بگذریم که اخیراً دولت چین تصمیم گرفته که تلویزیون را تقسیم کند به دولتی، که در جای دیگری مستقر خواهد بود؛ و خصوصی، از نوع بی.بی.سی، که در همین ساختمان استقرار خواهد یافت. به اعتقاد معمار، صرفنظر از این حرفها و تصمیمها، دموکراتیک و امروزی بودن ساختمان بلاتغییر میماند.
مثلث، مربع و از این قبیل!
کوهاوس درباره شرکتش در مسابقه برج «گازپروم» هم حرف زد و اینکه در دنیا دارد «گازپروموفوبی» ایجاد میشود چون تأثیر و نفوذ شرکت در مناطق مختلف هر روز بیشتر میشود. آنچه که از حرفهای معمار میشد فهمید، او تعصب خاصی نسبت به آسمانخراش در قلب تاریخی شهر ندارد و معتقد است که طرح او سبب خسران به شهر نمیشود. این پروژه مجتمعی است از چند ساختمان با ارتفاعهای مختلف که در نقطهای جمع شدهاند. نخست، معمار میخواست آن را با یخ نمایش دهد که در سنت پیترزبورگ فراوان است، ولی بعدها تصمیم گرفت که با شیشه آبی رنگ آن را عرضه کند که در روسیه تولید میشود.
در زمینه تحقیقات، که یکی از اصلیترین شاخههای فعالیت شرکت است، موضوعات مختلفی بررسی میشوند که کلیدیترین آنها عبارت است از تغییر نقش معماری در جهان معاصر و نقش آن در حل مسائل پروژه. در شرکت کولهاوس دپارتمانی هم هست که کارش تحقیق بر روی اشکال ساده هندسی است- مثلث، مربع و از این قبیل.
پس از سخنرانی، رم کولهاوس از تریبون پایین آمد و آن کنارها و در میان جمع به پرسشها پاسخ گفت. در جواب این سؤال که بهترین دانشکدههای معماری کدامند، پاسخی دو پهلو داد: «دانشکده خیلی مهم نیست، آنچه که مهم است، این است که دانشجو و معمار آینده در کجا زندگی میکند و چه چیزی میبیند». در مورد اینکه آیا فکر میکند که در آینده کارهای او را مرمت خواهند کرد یا نه، جواب داد که کارهای او مرمتپذیر نیستند. «من اگر بمیرم، کسی نیست که کار مرا پی بگیرد یا بازسازی کند! و این مشکل بزرگی است».
در پاسخ به سؤال مربوط به برنامههای کاریاش در مسکو اعلام کرد که هیچ پروژهای در مسکو ندارد. اینکه چطور شد که معمار شد و چه آرزویی داشت، گفت که هرگز چنین تصمیم و آرزویی نداشت و اگر این حرفه را نمیگزید احتمالاً به نویسندگی رو میآورد، هرچند که الان هم تاحدودی چنین است و چه بسا که بعدها هم معماری را به نفع نویسندگی کنار بگذارد.
منابع:
روزنامه اعتماد ملي، شماره ۳۸۱، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۶، صفحه معماري (ص۷)
کلید واژه:
معماري، روسيه، رم كولهاس، آموزش