دویست و یازدهمین گفتمان هنر و معماری(میراث معماری مدرن)
یادداشتی در ضرورتِ تاسیسِ
دویست و یازدهمین گفتمان هنر و معماری
«پایگاه معماری معاصر ایران»
درگذشت نظام عامری، از فرهیختگان معماری معاصر ایران، و عدم اطلاعِ خیل وسیع دانشآموختگان و دانشجویان معماری از سرشت و سرگذشتِ چنین شخصیتهایی، یکبار دیگر لزوم تاسیس مکانی برای جمعآوری و اشاعه تاریخچه معماری معاصر ایران را برجستهتر کرد. در این یادداشت کوتاه، تلاش میشود، لزوم وجود چنین پایگاهی بیان شود.
همیشه، به همه مسائل، از زوایای متفاوت میشود نگاه کرد. مثلا، تعدد تقریبا بیشمار واحدهای دانشگاهی آموزش معماری را میتوان به عنوان افول معماری دید، میتوان آن را «فاجعه» خواند و هزار وصله ناجور به آن چسباند. اما از نگاهی دیگر، این همه دانشکده و آموزشکده معماری در کشور نشان از اقبال گرم جوانان به معماری است. اگر در روزگاری نهچنداندور، پزشکی حرف اول را میزد و مهندسی عمران حرف دوم، امروز معماری اگر در صدر هم نباشد، در آن بالا بالاها است. در برابرِ این اقبال و استقبال چه باید کرد؟
قطعا نمیتوان و نباید مردم را از انتخاب رشته مورد علاقه خود، معماری، باز داشت. بالاخره این جوانها اگر معماری نخوانند چه خواهند خواند؟ حقوق؟ حسابداری؟ صنایع؟ چه ایرادی دارد فارغالتحصیل معماری در کشور زیاد باشد؟ آیا فارغالتحصیل دندانپزشکی یا متالورژی زیاد باشد افتخار است و معماری ایراد؟ با هر معیاری بسنجیم، در نفسِ افزایش تعدادِ دانشجوی معماری ایرادی نیست؛ تمام غصه و دلنگرانی جماعت این است که این دانشجوهای عزیز با کدام هیئت علمی و امکانات آموزشی تربیت میشوند. که البته دغدغه بحق و مشخصی است.
ما اهالی حرفه، متاسفانه، نمیتوانیم در سیاستهای آموزشی کلان کشور نقشی ایفا کنیم و برنامهریزی کنیم. انتخاب معلم و استاد هم داستانهای خود را دارد و امر انتخاب در آن، علاوهبر تواناییهای علمی به شاخصهای دیگری وصل است. تنها کاری که اهالی حرفه میتوانند در حق این دانشجوها بکنند، «کمک به دیدن» و «کمک به شناختن» معماری واقعی و تحققیافته در سطح شهرها است. اهالی حرفه، با تشکیل انجمنها و نهادهای صنفی و برگزاری نشستها و همایشها میتوانند سیل دانشجوهای مشتاق را با مضامین واقعی و زمینی معماری آشنا کنند. خوشبختانه، میتوان ادعا کرد در چندسال گذشته، شاید در ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته، هم نشریات و ماتریال آموزشی معماری و شهرسازی رونق خوب پیدا کرده، هم تشکلها و انجمنها نضج گرفتهاند و برنامههایی را اجرا میکنند. با تنوعی در نگاه به معماری و شهرسازی.
در اینجا، جای خالی یک نهاد یا رسانه سختافزاری خالی است: پایگاه معماری معاصر ایران. جایی که اسناد و مدارک معماری معاصر ایران در آنجا متمرکز، و مکانی برای انبوه دانشجوها و کارشناسان معماری باشد برای شناخت گذشته نزدیک خود. لازم است بر این گزاره تاکید کنیم «بدون شناخت گذشته نزدیک، هر ادعایی درباره کهنالگوهای معماری و افتخارات باشکوه گذشته، فقط ادعا است». نتیجه نشناختن گذشته نزدیک معماری ما آن است که برخی از متفکران و تولیدکنندگان ادبیات معماری، از قاجار به این سو نمیآیند و اصالت و ارزشی به بیشمار آثار ارجمند معماری ایران در یکصدسال گذشته قائل نیستند. اینان، متاسفانه، انگار وارد جهان معاصر نشدهاند و نوعی خصومت اعلامنشده با دنیای امروز دارند. در چنین شرایطی، تاسیس مکان و نهادی که آثار کاغذی و غیرکاغذی میراث معماری مدرن را جمعآوری، دستهبندی و ارائه نماید، از اهمیتی دوچندان برخوردار است.
شنیدهایم نقشههای اوریژینال معماریهای گروه «تالیسین ۲» فرانک لوید رایت و گروه نظام عامری- کمونه- خسروی در انبار زیرزمین خانهای در حال پوسیدن است. خبر داریم نقشههای معماری ورزشگاه آزادی و چند اثر بزرگ دفتر معماری عبدالعزیز فرمافرماییان رو دست دوستان و فامیل ماندهاست. میدانیم مدالیونهای وارطان هوانسیان در اختیار خویشانِ دور او است و نمیدانند آنها را به کجا بسپارند. بسیاریها میدانند نقشههای اصلی و آلبوم کامل هتلی که کنزو تانگه در سالهای اول پنجاه خورشیدی برای تهران طراحی کرد، در یکی از اتاقهای یکی از شهرداریها روی میز است برای تورق و پوساندنشان توسط بازدیدکنندگان. و بسیار نمونههای دیگر.
از سوی دیگر، تجربه برگزاری برنامه «یکصد معمار، یکصد انتخاب» نشان میدهد دانشجوهای ما بسیار مشتاق و علاقمند دانستن هستند ولی متاسفانه در بسیاری از دانشکدهها، در هیچیک از کلاسهای درسیشان نه از محمدرضا مقتدر صحبت میشود نه از فرخ اصالت، نه از جهانگیر درویش صحبت میشود نه از محسن فروغی. بگذریم از ذخایر ارزشمند دیگری چون حیدر غیایی، محسن میرحیدر، علیاکبر صارمی، محمدرضا جودت و . . . با اینهمه آثار با ارزش، که برای نسل جوان ما ناشناختهاند. وقتی دانشجو این عزیزان و بزرگان را نشناسد و کنجکاو بناهای بیشماری که در شهر میبیند نباشد، چگونه میتواند پشتوانه علمی خود را تقویت کند؟ همه قبول داریم آموزش دانشگاهی، فقط پایه و بستری است برای معماری. آنچه که در بیرون از دانشکده اتفاق میافتد، مهمتر و ضروریتر است.
بنابراین، نیاز داریم به مکانی، حتی با حداقل فضاها، برای جمعآوری این اسناد و مدارک، حفاظت و ارائه آنها به عزیزان مشتاق. مکانی که پایگاه واقعی پژوهشهای معماری ما خواهدشد. برای خلق چنین مکانی بایدکوشید و کمک همه را طلبید، از دولت گرفته تا تکتک دفاتر معماری کشور.
اگر روزی چنین پایگاهی شکل بگیرد، خواهیم دید چه اسناد و مدارکی جمع خواهدشد. ضمن آنکه در گوشهو کنار کشور مستندهای فراوانی درباره معماری معاصر ایران ساخته شده که بصورت پراکنده در بایگانیهای ادارات و اشخاص منتظر دیدهشدن هستند. میشناسیم عزیزی را که بیش از پنجاه مستند معماری ساخته. عزیز دیگری پروژه زیبایی دارد بنام «خانه» که معماری خانههای ایران در اقالیم مختلف را با روایت تصویری یک روز زندگی در آن خانهها مستند کرده؛ و دهها نمونه دیگر. عزیز دیگری با تمام نسل اولیهای معماری ایران گفتگوهای مفصل تصویری انجام دادهاست. دوست بزرگوارتری با کمک دانشجویان خود، بیش از دویست تکنگاری از معماری امروز ایران تهیه کرده. تلاشهای گسسته فراوانی انجام گرفته که حتی جمعآوری نشانی آنها خدمت بزرگی است، چه برسد به تمرکز آنها.
در برنامه «میراث معماری مدرن؛ با یاد نظام عامری» که روز چهارشنبه ۶ مردادماه در موزه هنرهای دینی امامعلی برگزار خواهد شد، موضوع لزوم جمعآوری اسناد و مدارک معماری معاصر مجددا مطرح خواهدشد.