اگر هیتلر می ماند!
برلین چه شکلی میشد،
اگر هیتلر می ماند!
مترجم:
جلال الدین بهروزی
این از آن «چه میشد اگر. . » های داغ و جنجالی است. چه میشد اگر هیتلر و یارانش در کوششهای تهاجمیاش برای قبضه قدرت جهانی موفق میشد!!! نمایشگاهی در برلین میخواهد به این سئوال پاسخ دهد، البته فقط از این زاویه که نتایج طرح بزرگ «گرمانیا» چه خسارتی در معماری برلین به بار میآورد.
هیتلر، میخواست با همراهی معمار و معتمد خویش، آلبرت اسپیر، با تغییر شکل اساسی مرکز شهر برلین، به آمال و آرزوهای مالیخولیایی خود جامه عمل بپوشاند. مدینه فاضله کاذب او، به زبان خود پیشوا، میتوانست «فقط با مصر و بابل ورم قابل قیاس باشد! لندن چیه!؟ پاریس چه تحفهای است!؟»
نقشهها از جمله شامل ساخت دو بولوار اصلی بود، هریک به عرض ۱۲۰ متر، که بصورت صلیب مرکز شهر را در مینوردند و در کنارشان ساختمانهای حجیم، سالنها، میدانها و تاق نصرتها قرار دارند. «ساشا کیل»، سخنگوی نمایشگاه، یادآور میشود که «اگر طرح اجرا میشد، مرکز تاریخی برلین کاملا داغون میشد».
ساختمانی که مالیخولیای هیتلر را به تمامی نشان میدهد، «فولکس هال» یا به اصطلاح تالار خلق است. این ساختمان با ۳۲۰ متر ارتفاع و گنبد بزرگی بر بالای آن، بزرگترین بنای گنبدی جهان میشد که ظرفیت پذیرش ۱۸۰ هزار نفر را میداشت! مدل سه بعدی «گرمانیا» که اصولاً برای استفاده در مستندی درباره آخرین روزهای هیتلر به نام «سقوط» ساخته شده، ابعاد طرح را نشان میدهد. بنای «براندنبورگ گیت» و یا حتی ساختمان پارلمان، در کنار این ساختمان غول و حجیم، اصلاً دیده نمیشوند!! با این حال، به گفته «کیل»، ابعاد ساختمان یک سوال اساسی را پیش میآورد: «با ۱۸۰ هزار صندلی اشغالشده، بخار متراکم نفس و عرق مردم، آن بالا، زیر گنبد جمع میشود و تبدیل به باران برسر مردم میشود!»
گردانندگان نمایشگاه با انتخاب مکان نمایش در نزدیکی بنای یادبود یهودیان اروپایی جانباخته جنگ اطمینان دارند که مردم مسحور گندگی و عظمت بناهای نمایش داده شده نخواهندشد. دلیل منطقی دیگری نیز برای انتخاب این مکان وجود دارد: از پنجرههای نمایشگاه، جایی را میشود دید که ساختمان صدارت عظمای هیتلر با طراحی اسپیر ساخته شده و هنوز هم برجا و برپاست. هیتلر معمولاً در قدم زنیهای شبانهاش، باغ بزرگ قصر را میپیمود و به استودیو اسپیر میآمد که همان نزدیکیها بود. دیکتاتور و معمارش شبهای زیادی را باهم به تعمق در باره طرح «گرمانیا» میگذراندند و نقشهها و مدلهایش را میکاویدند، تا اینکه جنگ شد و نیاز سنگین به سرباز و لوازم مادی سبب شد که طرح را به تأخیر بیندازند.
جنگ و تعلیق طرح
ستون سیلندری حجیمی که برای آزمایش مقاومت خاک ماسهای برلین ساخته شد، و سامانه چراغهای خیابان «اسپیرلویشتن» که به دستور اسپیر در نزدیکی «براندنبورگ گیت» نصب شدند، تنها یادگارهای طرح برای سیاهترین دوره تاریخی برلین هستند. استادیوم المپیک و فرودگاه تمپلهوف نیز یادگار این طرح هستند ولی نه به عنوان جزء اصلی پروژه بلکه به عنوان بناهایی که میباید در طرح عمومی گنجانده میشدند. برای جابازکردن برای چنین پروژهای، هیتلر و اسپیر کار جابجایی حدود ۱۰۰ هزار نفر را کلید زدند. هم یهودیها و هم غیر یهودیها. یهودیها به نزدیکترین اردوگاه تبعید میشدند و غیر یهودیها به مکانی معوض.
نمایشگاه پرتو تازهای به نقش اسپیر میاندازد: معمار نه به عنوان یک ذینفع، بلکه به عنوان عاملی موثر در برنامه جابجایی و تغییر اسکانها نشان داده میشود. «کیل» میگوید: «هیتلر در چهره اسپیر یک مجری جوان و متعصب نقشههایش را میدید». اسپیر و همکارانش، در «گنرال باو اینسپکسیون» -اداره کل نظارت برساختمان، که سازمان مجری پروژه بود- ظاهراً البته، از توخالی و جنونآمیز بودن پروژه خبرداشتند! در تعدادی از کاریکاتورها که قائدتاً در دیوارهای استودیو اسپیر آویزان بوده و الان در نمایشگاه به نمایش درآمدهاند، برلین به صورت یک کارگاه ساختمانی بزرگ نشان داده شدهاست. در یکی از کاریکاتورها، یک جرثقیل غول آسا ساختمان رایشتاگ را از جا میکند! در کاریکاتوردیگری، زیر گودال عظیمی در مرکز شهر، نوشته شده: «اگر همه چی خوب پیش برود، جایی برای ریشخند جماعت عابر نخواهد ماند!». البته این کاریکاتورها برای خنده و سرگرمی آدمهای داخل استودیو خوب بودند، ولی اگر به بیرون درز میکردند، حتماً برای خیلی ها مشکلاتی را ببار میآوردند.
اما چرا هیتلر که علاقه و وابستگیاش به موطن خود در جنوب کشور معروف است، چنین طرح بزرگی را برای پایتخت آلمان طراحی میکرد؟ ساشا کیل، نظر خود را دارد: «هیتلر هرگز برلین را دوست نمیداشت. برلین را دوست نداشت، چون در انتخابات ۳۳/۱۹۳۲ فقط یک چهارم رای برلینیهارا بدست آوردهبود. او این حزبهای وحشی!! برلین را هم دوست نداشت. شاید هم با این طرح می خواسته نفرت خود را نسبت به برلینیها محقق نماید!»
منابع:
روزنامه اعتماد ملی، شماره ۶۱۱، شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷، صفحه معماری (ص ۹)
کلید واژه:
برلین، هیتلر، گرمانیا، آلبرت اسپیر، معماری سلطه