آسمان همهجا همين رنگ است!
قوانين زماندار، برنامهريزي شهري را داغون ميكند.
آسمان همهجا همين رنگ است!
كريستوفر هيوم
مترجم:
ميكاييل انگوراني
انتخابات شوراهاي شهرها تمام میشود. كساني انتخاب میشوند، و كساني نيز از قافله عقب میماند. اينها موضوع معماري نيستند. ولي آنچه كه به ارتباط بين شوراي شهر و سيماي شهر مربوط باشد، موضوع معماري است. در كشورهايي مثل كشور ما، به ويژه از آن نظر كه تجربه مديريت شهري قلمرو تازه و تجربه نشدهاي است، طبيعي است منتخبين شوراها بيش از اينكه متخصصان امور شهري باشند، نهايتاً مديران اجتماعياند، حتي نه مديران شهري.
اما جالب اينجاست كه در كشوري چون كانادا نيز جنس مسائل و مشكلات خيلي شبيه به مسائل و مشكلات ماست. اگر در اين گزارش كه از «آرك-نيوز-نا» ترجمه شده اسامي افراد و مكانها را حذف كنيد، مغايرت زيادي با مسايل شهري تهران نميبينيد. اينكه اين امر باعث تسكين است يا سببساز نگاه جدي به مسائل، امري است جدا.
برنامهريزي شهري چيزي است مثل دموكراسي و عدالت. همه قبول دارند كه لازم است ولي هيچكس نميتواند با اطمينان بگويد اين چيز چي هست و چگونه ميتوان به دستش آورد؟ آيا هنر است؟ يا علم؟ شايد هم هر دو . ولي به هر حال چيزي كه همه به آن اذعان دارند، اين است كه در تورنتو برنامهريزي شهري وجود ندارد. مردم چيزهايي را كه ميبينند ، نميپسندند . بساز و بفروشها، سياسيون و حتي خود برنامهنويسها هم نميپسندند . هر چند شهرهايي هستند كه در آنها، برنامهنويسها تلاش دارند سهمي در سامان شهر داشته باشند -از ميان شهرهاي كانادا ، ونكوور بهترين نمونه است – ولي تورنتو تنها كاري كه ميكند ناراضي ساختن مردم است . اخيراً در همايشي در دانشگاه تورنتو خيليها تلاش كردند نشان دهند كه چه چيزهايي در اين شهر غلط و خطا است .
سيستم سياسي برنامهريزي را مختل ميكند!
به اعتقاد يكي از بزرگان ساختوساز، اين سيستم سياسي است كه برنامهريزي را مختل ميكند . او اعتراض خود را نسبت به آنچه كه «ضوابط ناپايدار» مينامند ابراز كرد و ادعا كرد كه در اين شهر در بخش خصوصي هر كسي در تلاش است تا فقط خودش را نجات دهد.
به طور قطع موضوع دخالت سياست در برنامهريزي شهري، بارها مطرح شده است . اين حقيقت روشني است كه در شهر تورنتو شوراي شهر بسيار قويتر از دپارتمان برنامهريزي شهري است. و چون تمام تلاش آنها مصروف اين است كه رأي جمع كنند و دوباره انتخاب شوند، دنبال اين نيستند كه چه چيزي براي شهر درست و خوب است . بلكه دنبال آناند كه چه چيزي را رأيدهندگان ميخواهند . اين امر باعث به وجود آمدن سامانهاي شد كه بيشتر به نفع و در جهت افكار عمومي است و عوامفريبي ، تا منافع و مسايل درست شهري .
سر برنامهريز سابق ونكور خطاب به برنامهنويسان و مردم تورنتو ،چنين ميگويد «شما غرق در سامانهاي هستيد كه بيشتر پيرو دخالت سياسي و سلايق سياستمداران است» .اصليترين موردي را كه بايد سرزنش كرد، سيستم ناحيه- محور در انتخابات شوراي شهر است كه اعضاي آن را تبديل به رؤساي محله و ناحيه ميكند. در ونكوور، برعكس، انتخابات به صورت تمام شهري وكلان است و بدين ترتيب سياسيون محلهها دستشان از كرسي شورا كوتاه ميشود. سر برنامهريز سابق ونكوور چنين ميافزايد: «ما مذاكرات و مجادلات را از دسترس سياسيون دور نگه ميداريم». «دولت است كه در صورت لزوم در كارها دخالت ميكند، نه افراد»
در كنار ارتباطها و نزديكيهايي كه در صفحات جنوبي اونتاريو بين سياسيون و ساختوسازكاران وجود دارد ، مورد ونكور كاملاً روشن و برجسته خود را از آن ديدگاه جدا ميكند.حتي اگر موضوع اختلاس و فساد هم نباشد ، بلاخره واضح است كه اگر نه بيشترين، حداقل بخشي از اعضاي شوراي شهر تورنتو ، در هر حال، خيلي هم بيكار نيستند!
اما مشكلات تورنتو حتي بالاتر از اين حرفهاست؛ حتي بالاتر از مشكل مديريت نالايق . خود دپارتمان طراحي شهري هم شايسته سرزنش است . موضوع از آنجا به بيرون درز كرد كه فعال شهري ، مارگي زيدلر ، آقاي گري رايت برنامهنويس را در مورد طرح اداره او براي محله غربي «وست كوئين»كه مستعد رشد گستردهاي است، مورد سؤال قرار داد. هر چند كه برنامهنويسان گفتند كه از چيزي كه ميبينند راضي هستند، ولي عملاً كاري انجام نشدهاست. نتيجه اين شده كه موضوع به اداره حقوقي شهرداري اونتاريو احاله شده و به اين ترتيب ادارهاي كه، هئيت اداري حقوقي دارد به صورت دو فاكتور تبديل به مرجع برنامهريزي شهر تورنتو شدهاست.
رايت موضوع را خيلي زيبا بيان ميكند :«ما تو كنج افتادهايم ! اوضاع از هم ميپاشد. شوخي و بچهبازي نيست». «تد توندورف» برنامهريز ارشد تورنتو هم عقيده خود را بيان ميكند كه بايد «قانون داشته باشيم» ولي اين قانون چي است و كي بايد آن را بنويسد، گنگ و نامعلوم ميماند. وي به درستي اشاره ميكند كه «حرف معقولي است كه بعضيها مي زنند كه اول بياييم يك طرح راهنما بنويسيم». او روشن ميكند كه تنظيمات و مقررات ناحيهبندي شهر تورنتو بين سي تا پنجاه سال است كه تاريخ مصرف ندارد. اين يعني اين كه ساختماني كه ساخته ميشود اصلاً تطابقي با ضوابط و مقررات ندارد.
قوانين موجود بيفايدهاند!
وقتي كسي كه مسئول و متصدي برنامهريزي شهري است، فاش و عمومي اعلام ميكندكه قوانين موجود بيفايدهاند و بايد ناديده گرفتشان، ميتوانيد حدس بزنيد كه شهر با چه مشكلات مهم و جدياي سر و كار دارد. به اين ترتيب جاي هيچ شگفتي نيست كه تورنتو چنين شلخته و بيخود رشد كردهاست و عليرغم دوران رونق ۱۵ ساله گذشته، شهر فاقد همنوايي و هماهنگي لازم است.
هدف اصلي و اول برنامهريزي عبارت است از خلق چارچوبي براي فهم و درك متقابل، چيزي كه هر پروژه جديد را قادر ميسازد كه از كل تبعيت كند و غنا ببخشد. هر چند كه معماري زيبا ميتواند خوب و قابل ستايش باشد، ولي ممكن است نوشدارو باشد بعد از مرگ سهراب.
با اين حال براي خلق خلوص و شفافيت هرگز دير نيست.
منابع:
روزنامه اعتماد ملی، شماره ۲۵۹، چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۵، صفحه معماری (ص۹)
کلید واژه:
کانادا، برنامهریزی شهری، مدیریت شهری، شورای شهری، سیمای شهری