معماری زنان با معماری مردان متفاوت است؟

معماری زنان با معماری مردان متفاوت است؟

معماری زنان با معماری مردان متفاوت است؟

نوشته شده در نویسنده 1179

معماری زنان با معماری مردان متفاوت است؟
سُرور هنرور


امروز، با اين پرسش مواجه هستيم : آيا معماري زنان با معماري مردان متفاوت است؟ آيا هنگام نگريستن به يك بناي معماري و يا پس از بررسي و تجزيه و تحليل آن مي‌توان نتيجه گرفت كه طراح آن زن بوده است يا مرد؟ به بيان ساده تر آيا در معماري امروز فاكتورهايي مختص معماري زنان و يا مردان وجود دارد يا خير ؟ اين‌ها پرسش‌هايي هستند كه در اين مقاله مورد بررسي قرار مي‌گيرند.

در معماری امروز، انديشه و ايده آن، به يك اثر و طرح ارزش مي‌بخشد؛ و ايده پاسخي است براي حل مسئله  موجود. بناي معماري، بدون ايده، صرفاً يك ساختمان است كه مردود است. ايده حل مسئله كه توسط معمار مطرح مي‌شود، در واقع از نظريه معمار كه همان نحوه كنش و  واكنش او با محيط ، عناصر و فضاهاي معماري است نشأت می‌گیرد. و اين‌ها همه از نگاه طراح به محيط پيرامون خود، يا به بياني بهتر از جهان بيني او سرچشمه مي‌گيرد . طرز تفكر و برداشت يك طراح در تجزيه و تحليل مسائل و مفروضات يك طرح معماري ارزشمند، همچون مسائل اجتماعي، روانشناختي، فلسفي، فني و هنري دست‌مايه ايده نهايي و كانسپت طرح است. و همه این‌ها متاثر از دنياي معمار و فضاي فكري و رواني‌ای است، كه او خاص خود دارد. پس باور داشتن به متفاوت بودن دنياي مردان و زنان، لازمه اعتقاد داشتن به وجود تفاوت در معماري زنان و مردان است چرا كه انديشه يك بناي معماري از طرز تفكر ، نوع نگاه آن به محيط و جهان‌بيني آنان سرچشمه مي‌گيرد.

بنا بر عقيده‌اي، چيزي به نام دو دنياي کاملاً متفاوت براي مرد و زن وجود ندارد، چرا كه زن و مرد پيش از آن كه زن و مرد باشند، انسان‌اند. انسانِ زن، و انسانِ مرد، نه زن انسانِ و مردِ انسان . شايد در رابطه با نيازهاي اوليه و لايه‌هاي اوليه تفكر، جنسيت مطرح باشد، كه آن هم به عنوان پله نخست حركت نيازي طبيعي است، ولي در مسائل عميق‌تر و اساسي‌تر كه مطمئناً انديشه معماري نیز برگرفته از آن و همواره مرتبط با آن است، جنسيت کتار رفته و تعیین‌کننده نیست به طوری که  ما تفكر را زاييده يك انسان داريم، صرف نظر از جنسيت او .
در روند فکری آفرینش يك اثر معماري يا به طور كلي يك اثر هنري، در مرحله‌ای خالق عملاً كنار مي‌رود و اثر ارزشمند، خود گوياي مفهومي خواهدبود كه براي بيان آن وجود پیدا می‌کند. در این مرحله، که پیش از اقدام خالق برای آفرینش فرم یا اثر است، نه تنها جنسيت، بلكه خالق اثر نيز محو مي‌شود و طرح خود گوياي خویش است .

البته، گاهي بعضي سلايق يا شيوه‌هاي كاري مانند پرورش صبورانه يك ايده و رساندن آن به طرح و يا اعمال ظرافت‌هاي بيشتر (كه به طور عام از خصوصيات و روحيات زنانه شمرده مي‌شود)، به زنانه يا مردانه بودن معماري نسبت داده مي‌شود . از جمله پاسخ‌ها اين است كه وجود اين عناصر در  شیوه معماري بسياري از زنان مبني بر عدم وجود آن‌ها در شیوه معماري مردان و یا روحيات آن‌ها نيست، بلكه برخي ويژگي‌ها در روحيات بسياري از زنان به طور فطري به شكل قوي‌تري وجود دارد و در مردان به شكل ضعيف‌تر (و همين‌طور است برخي از ويژگي‌هاي مردان نسبت به زنان)، كه بسياري از مردان با استمرار، آنها را پرورش داده و چه بسا در خيلي از موارد اين خصوصيات در آن‌ها نسبت به زنان چشم‌گيرتر  مي‌شود. در حقيقت سلايق، خصوصيات فردي و شخصيتي معمار، كه شيوه‌هاي كاري او ملهم از آن‌هاست، عمدتاً با نوع پرورش يافتن آن‌ها توسط معمار و محيط او شكل مي‌گيرد و نه جنسيت او، و اين مي‌تواند بيانگر اصول كلي ثابت و مشترك در روند تفكر و پرورش ايده باشد.

تفاوت در لحن
اما مسئله ديگري كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت، اين است كه با وجود تمام اين شباهت‌ها و اصول كلي ثابت در شيوه‌هاي طراحي يا خلق يك اثر هنري، با پديده‌اي مواجه مي‌شويم كه مي‌توان از آن به تفاوت بيان ايده يا به عبارتي تفاوت در «لحن» ياد كرد. هر چند كه فرآيند رسيدن به جواب در طراحي يا خلق اثری هنري  بنا بر آنچه پيش‌تر ذكر شد، برای هر دو جنسیت از مجراهاي يكساني مي‌گذرد و گاهي حتي از محتواي يكساني برخوردار است، اما مي‌بينيم كه در مرحله بيان ، گاه تفاوت بسيار فاحشی بين آثار زنان و مردان وجود دارد. براي مثال در شعر مي‌توان دو اثر«زمستان است» سروده مهدي اخوان ثالث؛ و «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» سروده فروغ فرخزاد را در نظر آوريم. در اين دو اثر، با دو شيوه كاملاً متفاوت، در بهره‌‌گيري از خصوصيات فصل زمستان و توصیف آنها براي بيان مفهوم مورد نظر شاعر، روبرو می‌شویم. توصيفات، تصويرسازي‌ها، كاربرد كلمات، شور  و احساس جاري، در يكي به  شدت ملهم  از خصوصيات مردانه،  و در ديگري  به شدت  زنانه‌اند.  همين‌طور، در نقاشي  مي‌توان از آثار خانم غزاله سينايي نام برد كه خطوط، رنگ‌ها و اشكال تابلوهایش در مقايسه با نمونه‌هاي كار شده توسط مردان نقاش با همان محتوي و معنا، زن بودن خالق خود را با تمام وجود فرياد مي‌زنند . اين تفاوتِ شايد غير ارادي درلحن، گاه تاثير عميقي  بر ميزان جذابيت مفهوم منتقل شده داشته و ابزار مناسبي جهت بيان سرخوردگي‌ها و نابرابري‌هاي مردان و زنان در طول تاريخ و در جوامع مختلف بوده است .
حال با اين پرسش مواجه مي‌شويم كه آيا مي‌توان اين تفاوت بيان و لحن را در آثارمعماري هم به اثبات رساند؟ چرا كه در معماري با فرم سر و كارداريم. فرم در واقع همان لحن و بيان مفهوم و محتوي است به شيوه معمارانه. پس آيا مي‌توان استدلال كرد جواب‌هاي معمارانه‌اي كه  به  يك مسئله واحد  داده  مي‌شود و به  تعداد  افرادي كه براي رسيدن به پاسخ آن كار مي‌كنند، متفاوت است، مي‌تواند با وجود  اين تنوع  در  دو دسته كلي زنانه و مردانه تقسيم‌بندي شوند؟

منابع

روزنامه اعتماد ملی، پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۶، شماره ۵۲۸، صفحه معماری (ص۷)

کلید واژه

معماری، جنسیت، لحن، فرم، اندیشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *