قلب تاریخی سمنان – شماره ۲۹
شماره ۲۹، چهارشنبه، ۲۳ اسفند ۱۳۹۱ خورشیدی، رایگان
شرکتِ مهندسیِ اردیبهشت مهرازان، دفتر معماری سمنان
عید، میآید!
سلام،
عید، میآید. سرور و شادمانی، میآید. سرافرازی، میآید. عشق و شور و سرمستی، میآید. این، قانونِ طبیعت است. رمزِ خلقت است.
آغوش بگشاییم، نوروز میآید. دلهامان را صاف کنیم و به امیدِ حق، بهارِ طبیعت را به بهار دلهامان تبدیل کنیم. کدورتها را از ذهن و روحمان بزداییم و به دوستیها و آشناییها سلام کنیم. نوروز میآید.
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متنهای کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شدهاست.
پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شدهاست که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهند. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشدهاست.
نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار میشود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها ممنوع بودهاست. در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان، مردم نوروز را بهگونه پنهانی و یا در روستاها جشن میگرفتهاند.
همچنین برخی از مردم این مناطق نام دیگری بر روی نوروز میگذاشتند؛ بهطور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی میکردند آیینهای نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت میشناخت. تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، نوروز در ترکیه [که توسط کردها برگزار میشود] ممنوع و غیرقانونی بود؛ اگرچه امروزه دولت ترکیه نوروز را به عنوان جشن بهار ترکی (به ترکی Nevruz ) جشن میگیرد، اما همچنان نوروز به مثابه نمادی نیرومند از هویت کُردی در ترکیهاست.
نوروز، بیامان، در تاریخ جاری است و با خود دوستی و صمیمیت میآورد. ما، در ایران، سرافرازیم که این عید شریف ریشه ایرانی دارد. مبارک باد.
نوروزِ جهانی
نوروز برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان میباشد. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰)، ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشه ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویبرسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیدهبود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دوره جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانه نوروز» شناخته شد.
ای گل کجایی؟
با کلامِ فاخرِ شیخ اجل، سعدی شیراز، نوروز را شادباش بگوییم و قدر روزگار و نعمات خدواندی را بدانیم:
برآمد باد صبح و بوی نوروز/ به کامِ دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال/ همایون بادت این روز و همه روز|
چو آتش در درخت افکند گلنار/ دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخواست/ حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرم است، ای گل کجایی/ که بینی بلبلان را ناله و سوز
سفره نوروزی
در آیینهای باستانی ایران، برای هر جشن و یا مراسم مذهبی، خوانی گسترده میشد که در آن علاوه بر آلات و اسباب نیایش مانند آتشدان، ماهروی و برسم، فراوردههای فصل و خوراکیهای گوناگونی نیز بر سر خوان نهاده میشد. زیرا خوردن خوراک مذهبی یکی از رسمهای دینی بود
خانوادههای ایرانی هفتسین میچینند که شامل مجموعهای از نمادهای استقبال از بهار است. هفتسین حداقل باید شامل هفت عنوان باشد که با حرف سین شروع میشوند:
سبزه: تولد دوباره، حیاتِ نو و سبزبودن؛ سمنو: ثروت و فراوانی و وفور؛ سنجد: عشق؛ سیر: دارو درمان و بعنوان مادهای گندزدا؛ سیب: زیبایی و سلامت؛ سماق: رنگ طلوع آفتاب؛ سکه قرمز: سن وصبر و عقل.
همچنین، بر سر سفره هفتسین، شمعهایی روشن در برابر اینه قرار میدهند که نشانه آینده روشن است. تخممرغِ رنگشده نشانه باروری است. آینه نمادی از حلقت است. ماهی قرمز هم نشانه زندگی است.
از دیگر چیزهایی که بر سر سفره ایرانیان بوده، میتوان به نمادهای زیر اشاره کرد: نان به نماد فراوانی، یر تازه به نماد غذای نوزادی که تازه متولدشده، و شمعدان که شمعها را به احترام آتش روشن میکردند.
روزهای نوروز
در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت ۲۱روز برگزار ميگرديد كه در هر روز برنامهيي خاص انجام ميگرفت.
۱٫ از اول تا روز سوم براي ديد و بازديد خويشاوندان و بزرگان.
۲٫از روز سوم الي روز ششم فروردين، ديد و بازديد همگاني و برگزاري جشن رپيثون.
۳٫از روز ششم الي روز نهم، براي اجراي جشن خوردادگان
۴٫از روز نهم الي سيزدهم، بار عام شاهي براي پذيرفتن عموم طبقات هر يك بهنوبه خود
۵٫ازروز سيزدهم الي روز نوزدهم، براي تفريحگاههاي خارج از شهر
۶٫ازروز نوزدهم الي بيست و يكم، براي اجراي مراسم جشن فروردگان
۸٫ روز بيست و يكم پايان جشن و مخصوص تفريح و گردش در خارج از شهر است.
در يك تقسيمبندي ديگر، فروردين به شش قسمت تقسيم ميگرديد:
۱٫ پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ويژه داشتند.
۲٫ پنج روز دوم براي بخشش اموال ودريافت هداياي از طرف پادشاه.
۳٫پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.
۴٫چهارمين پنج روز به خواص تعلق داشت
۵٫پنج روز پنجم به لشكريان.
۶٫ششمين قسمت پنج روزه به رعايا اختصاص داشت.
اين تقسيمبندي به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشيد و به قول بيروني در آثارالباقيه بعد از جمشيد و بنا به نظر ذبيحالله صفا در زمان ساسانيان معمول بوده است.
نقسيمبندي ديگر هم وجود داشته است كه به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسيم ميشده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقيه روزهاي نوروز را نوروز خاصه ميگفتند.
میر نوروز، شادي آفرين
بی گمان كسانی را كه در روزهای نخست فروردین با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در كوچه و گذر وخیابان می بینیم كه با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می كنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب میر نوروزی و حاكم پنج روزه است كه تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه.
شايد پديده عمونوروز كه به ويژه در چند دهه پيش در ايران معمول بود شكلي ديگر از همان مير نوروز بودهباشد. عمونوروز نيز با كلاه و جامه اي رنگين و دايرهاي زنگي اما با رويي سياه شده از زغال يا رنگ در كوچه و خيابان به راه مي افتاد و اشعار كوتاه خندهآور مي خواند و سعي مي كرد تا دل مردم شاد كند و خود نيز چيزي بستاند و شاد شود. در حال حاضر اين رسم تا حد زيادي منسوخ شده و كمتر مورد توجه قرار دارد اما نواختن ساز و دهل در آغاز نوروز در كوچهها و محلههاي قديمي هنوز هرچند كم، اما متداول است.
مبارکباد، این عیدِ شریف
در بیستو نهمین شماره «قلبتاریخی سمنان»، به پیشواز عید میرویم. چهارشنبه آخر سال، سیام اسفندماه، میتوانست سیامین شماره «قلب تاریخی سمنان» را ثبت کند، ولی بدلیل تعطیلی چاپخانهها و دفاتر فنی در این روز، امکانِ انتشار آن مقدور نیست. پس، در حضور فرزندان بافت، که آینده بافت تاریخی را در دست خواهندگرفت، با عزیزان و ارجمندانِ بافت پیمان میبندیم که راه را ادامه دهیم و برای آبادانی محله و شهرمان بکوشیم.
عهد میبندیم دست در دستِ هم برای زیباتر ئ شادابتر کردن محیط زندگیمان بکوشیم. نوروز، یادگار نیاکانِ ما و موعد پاکی و صداقت و دوستی، بهترین زمان برای یادآوری عهد و پیمانِ ماست. مبارک باد این روزها، مبارک باد صفا و صمیمیت فرزندان بافت. سالِ نو مبارک.