سیرافنامه -شماره ۵

سیرافنامه 5

سیرافنامه -شماره ۵

نوشته شده در نویسنده 939

بهروز مرباغی


سلام،

بيماري آنفولانزاي خوكي، ممكن است به شدت شايع شود. سيرافي‌هاي اصيل و خوب، مراقب خواهند بود كه اين بيماري كشنده، به اين ديار پاك و تاريخي نرسد، انشالله.

* «انتقال اين بيماري از انسان به انسان،‌ از طريق سرفه، عطسه، تخليه ترشحات بيني و دهان مي‌باشد. ويروس مي‌تواند حداكثر تا فاصله ۵/۱ متري منتقل شود. راه ديگر انتقال، تماس دست‌ها با محيط آلوده به ويروس است، مانند دستگيره درها يا وسايلي كه بصورت عمومي استفاده مي‌شوند.

*بيشتر مبتلايان، به غير از ۴گروه در خطر (كودكان زير ۵ سال، سالمندان بالاي ۶۴ سال، خانم‌هاي باردار و افراد با بيماري‌هاي زمينه‌اي) با استراحت در منزل و دوري از تماس با افراد و استفاده از داروهاي ضد ويروس به راحتي درمان مي‌شوند.

* علايم بيماري: ۱) تنفس سريع و غيرعادي، ۲)تغيير رنگ پوست به آبي يا خاكستري بخصوص در لب‌ها، ۳) بي‌اشتهايي شديد، ۴) تهوع و استفراغ مقاوم و مداوم، ۵)عدم هوشياري، تشنج و بي‌توجهي به محيط، ۶)بي‌قراري و اضطراب شديد، ۷) تب بالا و سرفه مقاوم، ۸) اسهال به همراه علايم فوق
و در بزرگسالان: ۱)تنفس كوتاه كه به سختي انجام مي‌شود، ۲) احساس درد و فشار در قفسه سينه و شكم، ۳) سرگيجه ناگهاني و استفراغ شديد و مداوم و اسهال، ۴)كاهش سطح هوشياري، ۵) تب و سرفه شديد. (دكتر سيدناصر عمادي، نشريه فردا – به اختصار)

* زندگي زيباست، قدرش را بدانيم.

دفتر خاطرات!

«هر نقطه‌اي از اين كشور تاريخي را در خود نهان دارد، ولي در ايران نقاطي وجود دارد كه نه تنها تاريخ خود بلكه تاريخ كشور را نيز بازگو كرده و به عنوان سندي مكتوب در دل سنگ و زمين، تاريخ و چگونگي زندگي مردم را به تصوير مي‌كشد.

سيراف بدون شك يكي از بارزترين اين نقاط است، و شايد مناسب‌تر از نام بندر طاهري نام آن را بتوان سند خليج فارس ناميد.
آنچه من امروز در سيراف ديدم، قدرت غلبه نياكان ما بر طبيعت براي ادامه زندگي خود بوده كه بيانگر حد بالاي تمدن و درايت مردم بوده است. سيراف نمادي از صنعت آن روزگار، بازرگاني و تجارت، حُسن همزيستي مردمان و در جمع مي‌توان آن را يكي از مظاهر تمدن سرزمين پارس و همانگونه كه عرض شد يكي از نقاط بارز در سنديت تمدن در اين كشور بوده است.
جا دارد از همت والاي مردم سيراف، و نيز انجمن سيراف پارس كه با سرمايه اندك و همتي بسيار بالا در توسعه اين بخش از كشور مي‌كوشند، تشكر كنم. اميدوارم هميشه سربلند و پايدار باشيد.
رضا وثوقي، صاحب امتياز و مدير مسئول ماهنامه تخصصي آموزشي ايرانا۱۸/۱۱/۸۵»

*«سيراف مظهر تماميت كشور و صلابت خليج فارس مي‌باشد. اميدم اين است كه هويت تاريخي آن بيش از اين تخريب نگردد. سيراف نيازمند مديريت قوي جهت تبديل شدن به قطب گردشگري كشور است كه در آن هويت ميراثي نيز بايد حفظ شود. از خداوند بزرگ توفيق تمامي فرهنگ دوستان را آرزومندم.
دكتر حسن فاضل، رئيس پژوهشكده باستان‌شناسي كشور، ۸/۱۰/۸۵»

«به نام تاريخ كهن ايران»

نظركردن به درويشان نافي بزرگي نيست سليمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
كاش بزرگان اين سرزمين روزي نگاهي به اين خاك تاريخي بيندازند.
فاطمه امام حسني، دانشگاه خليج فارس، ۱۸/۱۲/۸۵ »

«سيراف در لندن»!

«كنفرانس بين‌المللي معماري، سكونت و هويت شهري منطقه خليج فارس»، روزهاي ۵ و ۶ اكتبر، ۱۳ و ۱۴ مهرماه سال جاري، در دانشكده معماري وست مينستر لندن برگزار مي‌شود. اين دانشكده با ۱۸۰۰ دانشجو، بيش از ۹۰ استاد و كادر هيئت علمي دارد.
در مقدمه معرفي كنفرانس چنين آمده است: «تمدن و شهرنشيني در منطقه خليج فارس، به عنوان يكي از قديم‌ترين مراكز تمدن جهاني به ثبت رسيده است، بنابراين، سكونت و هويت شهري داراي مفهومي عميق و يگانه در اين منطقه است. با عنايت به موقعيت ژئوپوليتيكي، تنوع فرهنگ‌ها و طيف اقليمي منطقه، تحقيق در اين موضوعات – سكونت و هويت شهري- البته با برخوردي موشكافانه، مي‌تواند نتايج موثر و مفيدي براي مطالعات توسعه پايدار به دست دهد».

* در اين كنفرانس شهرنشيني و معماري چند شهر حاشيه خليج فارس مطالعه و ارائه مي‌شود كه سيراف يكي از اصلي‌ترين‌هاست. در بروشور كنفرانس در خصوص سيراف چنين گفته شده است:
«سيراف، در استان بوشهر، يكي از باشكوه‌ترين بنادر باستاني ساساني بود كه در سال ۹۷۰ ميلادي ويران گرديد. اين بندر در حاشيه شمالي خليج فارس و در استان بوشهر كنوني قراردارد. ويرانه‌هاي اين بندر تاريخي در ۲۲۰ كيلومتري شرق بوشهر و ۳۸۰ كيلومتري غرب بندرعباس واقع مي‌باشد»

* مجري و سازمانگر اين كنفرانس «مرکز بين‌المللي پژوهش هنر و معماري» است.

« سكه‌هاي سيراف»

«در طي شش فصل حفاري در سيراف، بين سال‌هاي ۱۹۶۶ و اوايل ۱۹۷۳ ميلادي، ۹۴۹ سكه و خرده سكه كشف شد. ۴ قطعه طلا، ۷۴ قطعه نقره، ۴۳۶ قطعه برنز و ۴۳۵ قطعه سكه سربي تشكيل دهنده اين مجموعه بودند.
بيش از نيمي از كل سكه‌ها يعني تمام سكه‌هاي طلا و بيشتر سكه‌هاي نقره تسليم بخش باستان‌شناسي ايران شده بودند كه اكنون در موزه ايران باستان هستند. بقيه سكه‌ها به انگلستان منتقل و به موزه بريتانيا تحويل داده شدند.. . از نظر جغرافيايي، دامنه انتشار سكه‌ها از آندلس (كوردوبا) اسپانيا در غرب، تا چين در شرق و زنگبار آفريقا كشيده شده است كه گواهي بر رابطه‌هاي تجاري گسترده سيراف است.

قديم‌ترين نمونه سكه نقره‌اي، از شاهان پارس است، كه سلسله‌اي معاصر پارت‌ها در جنوب غرب ايران بوده‌اند. سكه‌هاي نقره‌اي همان سلسله در حفاري‌هاي اصطخر و قصر ابونصر در نقاط ديگري از ايالت فارس كشف شده است.. . . . . اولين گروه از سكه‌ها با كميت چشمگير، ‌سكه‌هاي ساساني هستند. جا دارد يادآوري شود كه ۳۲- ۳۵ سكه موجود در اين گروه محدود به ناحيه‌اي خاص نمي‌شود، بلكه از ۸ سايت مجزا شامل مسجد، خانه‌هاي مجلل و اتاق دروازه مي‌باشند. (قاسم بگلو، دكتر مرتضي: سكه‌هاي سيراف، انتشارات موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، چاپ اول، سال ۱۳۸۵ صص ۱۹ و ۲۱ )

آب، دريا، كودك!


دريا، پاكي است و زيبايي. دريا منبع خير است و معاش. تن به آب پاك دريا مي‌سپاريم و غبار روزگار از تن مي‌شوييم!

«آكروپوليس»


 «پارتنون» و اكروپوليس براي دوستداران ميراث فرهنگي جهان، نام‌هاي آشنايي هستند. يادگارهاي تمدن روم باستان در آتن يونان. اخيرا، «موزه جديد آكروپوليس» در محوطه تاريخي آكروپوليس با طرحي از «برنارد چومي» افتتاح شد. اين بناي عظيم و زيبا كه در كنار و بر روي آثار تاريخي ساخته شده، داراي ويژگي‌هاي خاصي است كه آن را يكي از خاص‌ترين آثار معماري امروز مي‌كند. گزيده خلاصه‌اي از تركيب حجمي و فضاهاي آن، به نقل از خود معمار، به شرح زير است:

* «طبقه کف ما، روی پیلوت‌هایی سوار است که در داخل محوطه کاوشِ‌های باستانی موجود و با نظارت دقیق و حساس کارشناسان در زمین کاشته شده‌اند، به گونه‌ای که آسیبی به آثار وارد نیاید. این تراز شامل سرسرا، نمایشگاه موقت و سالن همایش و فضاهای پشتیبان است.

تراز اول با رمپی شیشه‌ای و از فراز آثار باستانی زیر پا، به تراز دوم وصل می‌شود که سالن نمایشی دو ارتفاعی است با ستون‌هایی بلند برای نمایش اصلی‌ترین اشیاء موزه، مربوط به دوره تاریخی امپراتوری روم باستان.
تراز بالايی موزه، فضای مکعب مستطیلی گالری پارتنون است که حول یک حیاط مرکزی شکل گرفته و چرخشی دقیق به سمت «فریز» دارد و در حقيقت، آیینه آن شده است بگونه‌ای که ستون‌های مرمری عمارت قدیمی قرون ماضی را در خود می‌تاباند. پوشش شفاف آن نور مطلوب برای مجسمه‌ها فراهم می‌کند که به خوبی از آکروپولیس دیده شوند و از آنجا هم بتوان آکروپولیس را ديد.

این پوشش از شیشه‌های جدیدی با فن‌آوری بالا مي‌باشدکه امکان کنترل نفوذ حرارت به داخل فضا را ممکن می‌سازد و اشیاء نمایشگاهی آسیبی از تابش نور نمی‌بینند. این فضا زمینه بی‌نظیری برای تکمیل مجموعه آکروپولیس بدست می‌دهد. یکی از اهداف تراز بالای مجموعه عبارت است از یگانه‌سازی پارتنون فریز با موزه‌های پراکنده در سرتاسر عالم.»

روند ثبت جهاني اثر تاريخي


هر كشور بايد نخست فهرستي از آثار مهم فرهنگي و طبيعي خود را فراهم كند كه «فهرست موقت» ناميده مي‌شود، و از آن جهت اهميت دارد كه كشورها نمي‌توانند آثاري را كه پيشتر در چنين فهرستب ثبت نشده،‌ نامزد كنند. همچنين هر كشور مي‌تواند اثري را از اين فهرست برگزيند و پرونده نامزدي براي آن تشكيل دهد. مركز ميراث جهاني، در زمينه تهيه اين پرونده كه بايد تا حد امكان جامع باشد، مساعدت ومشاوره‌هاي لازم را ارائه مي‌نمايد.
پس از تهيه پرونده اثر نامزدشده توسط دول عضو، اين پرونده به كميته ميراث جهاني ارائه مي‌گردد.
كميته در اين مرحله از نظرات دو سازمان مستقل براي اتخاذ تصميم بهره مي‌گيرد: شوراي بين‌الملل بناها و محوطه ها (ICOMOS) در زمينه ميراث فرهنگي و سازمان حفاظت جهاني (IUCN) در زمينه ميراث طبيعي. سپس، اين دو نهاد پيشنهادهاي خود را به كميته ميراث جهاني ارائه مي‌دهند. كميته ميراث جهاني يك بار در سال تشكيل جلسه مي‌دهد تا درباره ثبت يا عدم ثبت آثار در فهرست ميراث جهاني تصميم بگيرد. گاه نيز تصميم‌گيري را به زماني ديگر موكول مي‌نمايد تا اطلاعات بيشتري از كشور عضو دريافت كند. براي ثبت آثار در فهرست ميراث جهاني، ده معيار وجود دارند كه هر اثر بايد حائز يكي از آنها باشد.

در حال حاضر ۸۳۰ محوطه ميراث جهاني در ۱۳۸ كشور عضو وجود دارند. از اين ميان، ۶۴۴ محوطه فرهنگي، ۱۶۲ محوطه طبيعي و ۲۴ محوطه ديگر نيز آميخته‌اي از اين دو هستند.
* ايران از منظر آمار ثبت جهاني، به همراه هفت كشور آرژانتين، اتريش، كوبا، اتيوژي، مجارستان،‌مراكش و تونس (پس از ۲۳ كشور جاي گرفته در رتبه هاي ۱ تا ۷) در رتبه هشتم قراردارد. هر هشت اثر ثبتي ايران در حوزه ميراث فرهنگي بوده و ايران فاقد ميراث طبيعي ثبت شده در فهرست ميراث جهاني است. (برگرفته از مجله«موزه‌ها ۴۶» صص ۱۲ و۱۳)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *