پیام ساختمان: معماری ارزان و گران ندارد.

پیام ساختمان: معماری ارزان و گران ندارد.

نوشته شده در نویسنده 1164

آیا معماری بناهای مسکونی (آپارتمان ها و شهرک‌های مسکونی) در ایران اصولی و استاندارد هستند؟
سؤالِ بسیار باز و بی‌انتهایی است. پاسخش نمی‌تواند ساده‌ باشد. می‌توان سؤال را پاسخ‌پذیرتر کرد. مثلاً می‌پرسیم آیا در ایران استانداردهایی برای معماری و ساختِ بناهای مسکونی هست؟ به دنبالِ آن می پرسیم آیا این استانداردها از طرفِ سازندگانِ بنا موردِ توجه قرار می‌گیرد؟
در پاسخ به چنین سؤال‌هایی می‌توان چنین گفت: بله،‌ در ایران مقررات ملی ساختمان شامل تمام جزییات و ضوابط ساختمانی است و علاوه بر آن شهرداری‌ها و دیگر مراجع قانونی هم استانداردها و الزامات مرتبط را دارند و اجرای آن را به سازندگانِ بنا الزام می‌کنند. علی‌القاعده هیچ بنایی بدون رعایت این استانداردها و ضوابط نمی‌تواند پایان‌ِکار بگیرد. اما آیا سازندگانِ بنا تمام استانداردها را رعایت می‌کنند یا نه، امر دیگری است. متأسفانه درصدِ نه‌چندان کمی از ساختمان‌ها استانداردها را دور می‌زنند. خواه با پرداخت جریمه، خواه با روابطی خاص و غیر اصولی.
اما همه این‌ها استانداردهای ساختمانی هستند. معماری با ساختمان یکی نیست. ما در زمینه اصول عام معماری در ساختمان‌سازی دچار خلاء بزرگ و فاحشی هستیم. این یک موضوعِ بسیار کلیدی و حساس است و نیازمند بحث‌های کارشناسی مفصل و دقیق است که از حوصله نشریه شما خارج است.

برای داشتن یک معماری ارزان برای واحدهای مسکونی یا شهرک‌های مسکونی چه معیارهایی لازم است و آیا این معیارها با بودجه مالی کم در ایران قابل اجرا است؟
در پاسخ به این سؤال چند نکته را باید بگویم. نخست اینکه ما «معماری ارزان» نداریم. معماری گران هم نداریم. معماری با پول سنجیده نمی‌شود. یک خانه کوچک روستایی می‌تواند معماری داشته‌باشد و یک برج پر زرق‌وبرق شهری ممکن است معماری نداشته‌باشد. نکته دوم این است که برخلاف تصورِ عام، من اعتقاد دارم در این مملکت پول بیش از آنچه که لازم است،‌ وجود دارد. اساساً یکی از مشکلات اقتصادی ما این است که پولِ در گردش در کشور زیاد است.
اما آن‌چه که از سؤالِ شما استنباط می‌کنم این است که شما موضوعِ مسکن برای اقشارِ کم‌درآمد را مدنظر دارید. من باور دارم هرگونه بنا و ساختمانی را با هر نوع مصالح و امکانات می‌شود معمارانه طراحی و اجرا نمود. هنرِ یک معمار در این است که متناسب با امکانات بهترین و درست‌ترین پاسخ را ارائه نماید. معماری درست و خوب به این نیست که نمای ساختمان از گرانیت یشم بیرجند باشد که گران است. سیمان شسته هم می‌تواند نمای زیبا و معمارانه درست کند. مگر کارهای «وارطان» یا «آبکاریان» گران‌ساخت هستند؟ ساخت حافظیه که نگینِ معماری معاصر ایران است، مگر گران تمام شده؟

چگونه می‌توانیم انبوه‌سازان را برای ساخت واحدهای مسکونی استاندارد ترغیب کنیم ؟
من امیدوارم این امر، به تدریج، در ایران تبدیل به یک فرهنگ بشود که ساختمان را باید، فارغ از هر نوع معماری، با استاندارد ساخته شود. رعایت استانداردهای زندگی،‌ خواه در ساختمان‌سازی،‌ خواه در غذاخوردن، نیازمندِ فرهنگِ عمومی است. ما در سابقه تاریخی‌مان این فرهنگ را داشتیم. ساختمان را با اصول می‌ساختیم و موقتی هم نمی‌ساختیم. امروز هم، نه که فرهنگ نداریم،‌ داریم؛ اما فرهنگ متناسب با شرایط امروز را داریم، که متأسفانه فرهنگ فاخری نیست. من باور دارم اگر فرهنگِ عمومی جامعه به سمتی ارتقا یابد که مصرف‌کننده دنبالِ کالا و خدماتِ استاندارد برود، تولیدکننده چاره‌ای جز این ندارد که استانداردهای تولید را رعایت نماید. من خوشبینم. در این کشور، درحالِ حاضر، بیش از ۴۰۰ واحد دانشگاهی هست که در آن‌ها معماری تدریس می‌شود. امروز حدود ۵۰ هزار نفر دانشجوی معماری در دانشگاه‌ها داریم. همین‌ها با هرنوع آموزشی و با تمامِ کسر و کمبودها،‌ بالاخره، هوای تازه‌ای به قلمرو معماری و ساختمان خواهند آورد.

معماران تا چه اندازه در این بحران اقتصادی حاکم بر جوامع می‌توانند راهگشایی برای مردم کم‌درآمد باشند؟
معماریِ خوب و درست، حتماً، می‌تواند آسایش فردی و آرامش اجتماعی به ارمغان آورد. معماران اگر فقط یک نکته را از صمیم قلب بپذیرند و به آن عمل کنند، کافی است. آن نکته این است: درآمد و ثروتِ مردم شاخصِ بی‌چون و چرای سلیقه و آرزوهای زیبایی‌شناختی آن‌ها نیست. هرگز نباید این فکر غیر انسانی را به مغزمان راه دهیم که مشتری و مخاطب چون کم‌درآمد است، سلیقه نازلی هم دارد. معمار باید معماری زیبا و درست ارائه نماید،‌ صرف‌نظر از اینکه مخاطبش کم‌درآمد است یا ثروتمندِ پول پاروکن!

آیا در دروس معماری دانشگاهی به مقوله ارزان پرداخته می‌شود؟
اصلاً چنین سؤالی موضوعیت ندارد. در دانشگاه اصول و زیبایی‌های معماری را یاد می‌دهند نه ارزان‌سازی یا گران‌سازی. در دانشگاه دانشجو را با روش‌های مختلف ساخت و مواد و مصالحِ متنوع آشنا می‌کنند. این معمار است که انتخاب می‌کند چه بنایی را به چه ابزار و مصالحی بسازد.

آیا برای داشتن یک معماری ارزان و اصولی به معماران زبده نیاز است؟
برای هرنوع معماری نیاز به معمار زبده است. با معماری، ما شکلِ زمین را تغییر می‌دهیم،‌ پس مجاز نیستیم هرکار که دلمان خواست انجام دهیم. حق نداریم به زمین و طبیعت و نسل‌های آتی ظلم کنیم. اما وقتی معمار با موضوعِ خاص‌تری هم مواجه می‌شود، مثلاً این موضوع که برای ساخت این بنا پول و امکاناتِ محدودی وجود دارد،‌ طبیعی است که این معمار باید خیلی هنرمند و زبده باشد تا با حفظِ اصولِ خود با امکانات محدود کنار بیاید.

در خاتمه، اگر موضوع دیگری دارید که به آن بپردازید، بفرمایید؟
تصور می‌کنم، معماری از آن رشته مقوله‌هایی است که در لحظه‌لحظه زندگی ما حضور و نقش دارد. شایسته است بیشتر مورد شناخت و توجه قرار گیرد. باید از تریبون‌های عمومی و رسانه‌ها زیبایی‌های معماری درست را ترویج و تبلیغ کنیم تا سلیقه عمومی مردم ارتقاء یابد. اگر سطح سلیقه عمومی مردم بالا بیاید، منِ معمار نمی‌توانم هر کارِ غیر اصولی را در جامعه جا بیندازم. همین. والسلام.

منابع:
روزنامه پیام ساختمان؛ ۲۵ آذرماه ۱۳۹۱؛ سال نهم؛ شماره ۱۴۹؛ صفحه ۵۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *